تقلید از جمعه فرنگی
تقلید از جمعه فرنگی
هر ساله با فرا رسیدن آخرین جمعه ماه نوامبر، تب خرید در کشور ما بالا می‌گیرد و فروشگاه‌ها با وعده تخفیفات ویژه، مشتریان را به سوی خود می‌کشانند. اما آیا واقعاً این تخفیفات به نفع مصرف‌کننده است؟

 

 

به گزارش خبرنگار ملکان – سمانه اسلامی

هر ساله با فرا رسیدن آخرین جمعه ماه نوامبر، تب خرید در کشور ما بالا می‌گیرد و فروشگاه‌ها با وعده تخفیفات ویژه، مشتریان را به سوی خود می‌کشانند. اما آیا واقعاً این تخفیفات به نفع مصرف‌کننده است؟

بلک فرایدی

به گزارش خبرنگار نقش قلم، بلک فرایدی یا جمعه سیاه، آخرین جمعه ماه نوامبر، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین رویدادهای خرید در جهان شناخته می‌شود. این روز با تخفیف‌های چشمگیر، میلیون‌ها خریدار را به فروشگاه‌ها و پلتفرم‌های آنلاین می‌کشاند. بلک فرایدی نه‌تنها فرصتی برای خرده‌فروشان به‌منظور افزایش فروش است، بلکه به‌عنوان شاخصی برای ارزیابی رفتار مصرف‌کنندگان و اعتماد آن‌ها به شرایط اقتصادی عمل می‌کند. رشد فروش در این روز، سلامت اقتصادی و تقاضای بازار را به نمایش می‌گذارد.

تاریخچه بلک فرایدی

اصطلاح بلک فرایدی در دهه ۱۹۶۰ در فیلادلفیا ابداع شد و به شلوغی خیابان‌ها و ازدحام جمعیت پس از روز شکرگزاری اشاره داشت. در ادامه، این روز به فرصتی برای فروش بالا و تخفیف‌های گسترده تبدیل شد. گسترش تجارت الکترونیک در دهه ۲۰۰۰، جمعه سیاه را از یک رویداد ملی به پدیده‌ای جهانی تبدیل کرد. امروز، این رویداد نه‌تنها در آمریکا بلکه در بسیاری از کشورهای جهان، به‌ویژه در اروپا و آسیا، برگزار می‌شود و شرکت‌های بین‌المللی مانند آمازون و علی‌بابا از آن بهره‌مند می‌شوند.

واقعیت این است که جمعه سیاه (یا همان Black Friday) در بستر اقتصادی جوامع غربی معنادار است چرا که در فروشگاه‌ این کشورها اختلاف ۲ یورویی بین دو مرغ بسته‌بندی مشابه به دلیل زمان کشتار است و طبیعتاً در ساختار اقتصادی که به جزئیات و رضایت مشتری اهمیت می‌دهد تخفیف شور و حال بازار را بالا خواهد برد یا اینکه آن دسته از افرادی که توان خرید عادی را ندارند در فروش‌های فوق‌العاده راحت‌تر خرید می‌کنند. «این واقعیتی است که در اقتصاد معیوب مبتنی بر رانت وجود ندارد و در بستر چنین اقتصادی، سودجویی تحت عنوان زرنگی تعبیر و صادقانه کار کردن یک عیب محسوب می‌شود.

دکتر علیرضا شریفی یزدی – جامعه شناس – با بیان این مقدمه به بررسی بستر اقتصادی ایران پرداخت و گفت: «در کشورهای مختلف رفتارهای اقتصادی در چهارچوب قواعد استخوان‌دار انجام می‌شود، در حالی که در ایران اغلب صاحبان کسب‌وکار به هر شکلی که صلاح می‌دانند رفتار می‌کنند و به جای پاسخ به نیاز مردم به سمت مقوله نیازسازی پیش می‌روند. به گفته این روانشناس اجتماعی، تقلید و تلقین دو فاکتور اثربخشی است که در این شرایط از آنها به حد کفایت سوء‌استفاده می‌شود و با القای این دیدگاه که در این روز خاص قرار است یک اتفاق مهم اقتصادی برای مصرف‌کننده رخ دهد که اگر خرید نکند ضرر خواهد کرد، احساس نیاز را در او زنده می‌کنند. البته در این بین شبکه‌های اجتماعی بسیار به کمک می‌آیند و به دلیل ضریب نفوذ بالایی که این رسانه‌های نوپدید دارند این احساس نیاز در خانه‌ها و بین شهروندان به طور ملموس‌تری جریان پیدا می‌کند و با کمترین دردسر اهالی کسب‌وکار سودجو را به هدف‌شان می‌رساند.

 تقلید از جمعه فرنگی

در اقتصادهای مبتنی بر تولید، امکان دلالی و سودجویی بسیار محدود است، چرا که بین عرضه و تقاضا توازن برقرار است و بازار به لحاظ قیمت و کیفیت کالا تنظیم خواهد شد، به همین دلیل در مناسبت‌هایی که به فروش فوق‌العاده اختصاص دارد اختلاف قیمت قبل و بعد از اعمال تخفیف به قدری زیاد است که افراد حاضر می‌شوند شب تا صبح را در صف انتظار بایستند و از تخفیف ویژه کالای مدنظرشان استفاده کنند. در این بین این نکته را هم باید در نظر داشت که اخلاق در اقتصاد مدرن تعریف چندانی ندارد چرا که اعداد این اخلاق و بی‌اخلاقی را رقم می‌زند؛ موضوعی که البته همچنان در اقتصاد سنتی ایران وجود دارد و نمونه آن در بازارهای سنتی و میان کاسبان معدودی دیده می‌شود که به عنوان یک افتخار برای فرهنگ ما به حساب می‌آید، اما واقعیت این است که سودجویی محصول یک اقتصاد رانتی و معیوب است که از قضا تحت عنوان زرنگی تعبیر می‌شود و صادقانه کار کردن در این شرایط یک عیب محسوب می‌شود.

دکتر علیرضا شریفی یزدی در حالی به این موضوع بااهمیت اشاره می‌کند که برخی از خانواده‌‎های ایرانی به این نکته فکر نمی‌کنند و برای کسب منزلت و جلب توجه اطرافیان و به قولی باکلاس جلوه کردن، تحت هر شرایطی می‌خواهند از قافله خرید جمعه سیاه عقب نمانند.

به اعتقاد این روانشناس اجتماعی، فرهنگ به مثابه موجود زنده‌ای است که همواره در حال زایایی و میرایی است و از آنجا که در ایران، هنجارها و ارزش‌ها مطابق با نیازهای روز جامعه تعریف نشده است، شاهد گرایش عجیب و غریب به فرهنگ‌های غربی هستیم، در حالی که اگر درست سراغ فرهنگ برویم، به ما پاسخ درست خواهد داد.

 جمعه سیاه در آن سوی آب

این فرهنگ همان حلقه مفقوده‌ای است که «مریم» به‌ خوبی آن را درک کرده است؛ چند سال پیش به هلند مهاجرت کرد و سال گذشته که هدیه دوستان و خانواده‌اش در ایران را در تخفیف بلک فرایدی یک فروشگاه‌ سرشناس خرید، تفاوت بین فروش فوق‌العاده ایران و خارج از کشور را به چشم دید.«مریم» در مورد این تفاوت‌ها می‌گوید: همین‌ حالا بعضی از فروشگاه‌ها، تخفیف‌های بلک فرایدی را اعمال کرده‌اند، اما فروشگاه‌هایی مثل «زارا، برشکا و ماسیمو‌دوتی» فقط در همان آخرین جمعه ماه نوامبر، روی اکثر اجناس‌شان تخفیف ۴۰ درصدی می‌گذارند و فردای آن روز تخفیف را برمی‌دارند برای همین مردم از صبح زود روز جمعه پشت در منتظر می‌مانند تا فروشگاه باز شود و مقرون‌به‌صرفه‌ترین خریدشان را انجام دهند. البته در همین مناسبت‌ها هیچ‌وقت روی اجناس پرطرفدار و کلاسیک تخفیف اعمال نمی‌شود بلکه همیشه اجناس «تِرند» که معمولاً خیلی سریع و با تغییر فصل پرطرفدار می‌شوند تخفیف می‌خورند یا کالاهای برقی و لوازم خانگی که Black Friday بهترین زمان برای خرید آنهاست زیرا شامل تخفیف‌های خوب و ارزنده‌ای می‌شوند. «مریم» که چند سالی است تجربه خرید در بلک فرایدی را دارد به تخفیف صادقانه در فروشگاه‌های برند در هلند اشاره می‌کند و می‌گوید: اینجا به‌رغم تورم پساکرونا و کاهش قدرت خرید مردم، قبل از جمعه سیاه قیمت اولیه کالا را بالا نمی‌برند و بعد با تخفیف دروغین یک بازی روانی به راه نمی‌اندازند تا مشتری جذب کنند، بلکه برای مردم‌ و نیاز به خرید آنها احترام قائل می‌شوند.