مازوت یا برق؛ دو روی یک سکه
مازوت یا برق؛ دو روی یک سکه
مسئله ناترازی برق و تصمیم دولت مبنی بر توقف مازوت‌سوزی، یکی از چالش‌های پیچیده و چند وجهی است که در سال‌های اخیر گریبانگیر کشور ما شده است.

به گزارش خبرنگار ملکان – سمانه اسلامی ورکی

مسئله ناترازی برق و تصمیم دولت مبنی بر توقف مازوت‌سوزی، یکی از چالش‌های پیچیده و چند وجهی است که در سال‌های اخیر گریبانگیر کشور ما شده است. این تصمیم، اگرچه به منظور کاهش آلودگی هوا و حفظ سلامت مردم اتخاذ شده است، اما پیامدهایی مانند خاموشی‌های گسترده را به همراه داشته است. نشان می‌دهد که مساله ناترازی برق، صرفاً به دلیل تصمیمات یک دولت نیست، بلکه نتیجه سال‌ها تصمیم‌گیری‌های نادرست و عدم برنامه‌ریزی صحیح در حوزه انرژی است.

هر سال به دلیل افزایش مصرف گاز ناشی از ورود به فصل سرما، نیروگاه‌ها به دلیل ناترازی گاز مجبور به استفاده از گازوییل و مازوت برای تولید برق می‌شوند. مصرف مازوت علاوه بر مشکلات محیط زیستی، باعث آسیب به تجهیزات و افزایش هزینه تعمیرات و نگهداری نیروگاه می‌شود. بررسی‌ها نشان می‌دهد ۱۴ نیروگاه در کشور در چند سال اخیر از مازوت برای تولید برق استفاده کرده‌اند.

شرکت توانیر با صدور اطلاعیه‌ای تحت عنوان “اطلاعیه شماره یک درخصوص مدیریت انرژی در دوره سرد سال”، اعلام کرد: “به اطلاع هموطنان گرامی می‌رساند با توجه به شروع فصل سرما وافزایش مصرف گاز در بخش خانگی و محدودیت‌ تامین سوخت گاز نیروگاه‌ها و مطابق تصمیمات اتخاذ شده مبنی بر عدم مصرف مازوت در برخی از نیروگاه‌ها، ضمن تاکید بر صرفه جویی جدی در مصرف گاز و برق، مشترکان محترم می توانند جهت اطلاع از برنامه زمان بندی اعمال محدودیت برق در بخش خانگی و تجاری به سایت شرکت توزیع نیروی برق مربوطه یا سامانه برق من مراجعه کنند.”

از (۲۰ آبان‌ماه) شاهد اعمال خاموشی‌های برنامه‌ریزی شده در سراسر کشور هستیم و مردم باید با مراجعه به سایت شرکت‌های توزیع برق شهر خود، از ساعت اعمال خاموشی دوساعته مربوط به خود مطلع شوند.

کمتر کسی به این واقعیت توجه می‌کرد که این مسأله پیچیده، راه‌حل ساده ندارد. دولت‌ها هم عصای جادویی ندارند که با یک تصمیم، یا در یک شب و با یک دستور، همه چیز را حل کنند. کاری که دولت پزشکیان کرد، ابتدا به رسمیت شناختن مسأله بود. اصلاً دولت پذیرفت که مسأله‌ای وجود دارد.

دولت ابتدا تصمیم گرفت و بعد اعلام کرد. تا اینجا دولت پزشکیان یک سیگنال روشن برای مردم فرستاده است: ما در حوزه برق دچار بحران هستیم و بین تأمین انرژی مردم و تأمین سلامت مردم، مجبور به انتخاب شدیم.

منتقدان این تصمیم ادله خود را دارند، اما در یک موضوع ملی، نفع‌برندگان چه کسانی هستند و زیان‌دیدگان چه کسانی؟ چگونه و با چه تصمیمی می‌توان میان این دو گروه توازن برقرار کرد؟ اصلاً میان نفع و زیان این تصمیم، یعنی مصرف برق یا تنفس مازوت توازنی هست؟ یا اینکه چطور شد که ما مجبور به این انتخاب دشوار شدیم؟

مسأله پیچیده‌ای به نام ناترازی برق و مازوت سوزی و کاهش آلودگی هوا، نه تنها راه‌حل ساده ندارد، بلکه راه‌حل یک خطی هم ندارد. اینطور نیست که اگر این برود و آن بیاید، همه چیز درست می‌شود. یا چون این آمده است، ناگهان مسأله ایجاد شده است. مسأله‌ها، مانند همین مسأله اخیر، خیلی پیچیده و زمان‌مند هستند. یعنی مسأله‌ها به نوبه خود تاریخ دارند و محصول تصمیمات و رویه‌هایی در گذشته هستند. سال‌های زیادی گذشته است تا آن رویه‌ها و آن تصمیمات (تصمیمات گرفته شده یا تصمیماتی که باید گرفته می‌شد و نشد) به وضعیت نامطلوب امروز منجر شود. بنابراین حل آن هم نیازمند درک این پیچیدگی، اتخاذ تصمیم‌های پیچیده و چندوجهی و درنهایت قدری زمان برای حل آن است.

یک مسأله پیچیده به نام تولید برق

ابتدا بیایید ابعاد متنوع و پیچیده همین مسأله توقف مازوت سوزی و سپس کمبود برق را باز کنیم. ابتدا باید اشاره کرد که یک دلیل ناترازی در برق، شکاف میان تولید و مصرف است. به عنوان مثال در پنج سال گذشته مصرف سالانه برق در ایران رشد ٢٨ درصدی داشت، اما تولید به طور میانگین بین ۸ تا ۱۰درصد افزایش داشته است. از سوی دیگر، بخش اعظم تولید برق در نیروگاه‌های حرارتی صورت می‌گیرد. ۷۱ نیروگاه گازی، ۲۵ نیروگاه بخاری با ۳۸ نیروگاه سیکل ترکیبی نیروگاه‌های حرارتی کشور را تشکیل می‌دهند. همچنین ۸۲ درصد ظرفیت نیروگاه‌های کشور متعلق به واحد‌های حرارتی (گازی، بخاری و سیکل ترکیبی) است. تا اینجا مشخص می‌شود که یک دلیل بروز ناترازی، فاصله پرنشدنی «رشد مصرف و رشد تولید» است. یعنی هرقدر در سال به تولید افزوده شود، باز هم نمی‌تواند به تقاضاهای جدید ایجاد شده پاسخ بدهد. بنابراین می‌توان فهمید همزمان که کشور دچار ناترازی در برق است، نیازهای جدیدی در بخش‌های صنعتی، معدنی یا خانگی تولید می‌شود که اساساً بسختی می‌توان برق آنها را تأمین کرد. یا اینکه هنوز تکلیف تولید لوازم برقی با مصرف کم برق در کشور معلوم نیست. از سوی دیگر این واقعیت که ۸۲ درصد ظرفیت نیروگاه‌های کشور مربوط به واحدهای حرارتی است، عملاً نشان می‌دهد که عمده برق کشور باز هم از طریق نفت و گاز تولید می‌شود. به عبارت دیگر، ثروتی به نام نفت و گاز که باید صرف اموری با ارزش افزوده دیگری شود، به برقی برای مصرف روزمره ما تبدیل می‌شود. این آمارها، از یک واقعیت دیگر هم حکایت می‌کند و آن، شکست کشور در تولید انرژی‌های تجدیدپذیر از باد یا خورشید است. علت این شکست هم این حقیقت است که باوجود نفت و گاز ارزان، وام‌های میلیون دلاری صندوق توسعه ملی و وام‌های ریالی بانک‌ها، ساختن نیروگاه‌های حرارتی سود بیشتری دارد تا ساخت نیروگاه خورشیدی.

آلودگی ماجرا را پیچیده‌تر می‌کند

آنچه بالا گفته شد، نشان می‌دهد که مسأله ناترازی برق، یک مسأله واقعاً پیچیده است. اگر نیروگاه جدید بسازیم، دلارهای آن را باید از صندوق توسعه ملی تأمین کنیم و سوخت آن، یعنی نفت و گازش را از وزارت نفت. تازه اگر این نیروگاه ساخته شود، باز هم دولت برق تولیدی را به قیمتی می‌خرد که خودش تعیین می‌کند، نه قیمت بازار و در مرحله بعد، برق همین نیروگاه تولید شده، باید از شبکه برقی عبور کند که درحال حاضر حدود ۲۰درصد آن عمر ۳۰ ساله دارد و دارای فرسودگی شدید است و تازه به همه اینها باید مسأله آلودگی هوا را نیز اضافه کرد. آنطور که معاون اجرایی رئیس‌جمهور گفته است، سه نیروگاه حرارتی کرج، اراک و اصفهان سالانه ۱۶۰ میلیون تن آلودگی تولید می‌کنند. این آلودگی‌ها که وارد ریه‌های جوانان، زنان و مردان ایرانی در چهار کلانشهر کرج، تهران، اراک و اصفهان می‌شد در کوتاه مدت یا بلندمدت، باعث بیماری‌ها و مرگ و میرهای بسیاری می‌شد. دست‌کم هزینه‌های درمان حاصل از این بیماری‌ها به نوبه خود، فشار مالی بسیاری را به خانواده‌ها و دولت و نظام بهداشت و درمان کشور وارد می‌کند.