سمانه اسلامی: یکی از مولفههای قدرت که ما را در برابر چانهزنیها و معادلات بینالمللی قدرتمند میکند درصد مشارکت بیشتر مردم به عنوان پشتوانه تصمیمات آینده دولت است به این خاطر اگر دولت ضعیف و حداقلی روی کار بیاید اولین ضربه به ملت ایران وارد میشود.
حضور در پای صندوق رای امروز به محل بحث و جدل رسانههای معاند، بیگانه و دشمنان ایران زمین تبدیل شده است. اینکه چرا شبکههای فارسی زبان تلاش میکنند مردم را به رای ندادن ترغیب کنند ؟ چرا مشارکت مهم است؟
حالاچراحضور گسترده درانتخابات اینقدرمهم است ونسبت آن باجنگ تحمیلی علیه کشورکه جنگ اقتصادی اصلیترین و آشکارترین میدان این جنگ است، چیست؟ بگذارید پاسخ را اززبان یکی ازفرماندهان اصلی این جنگ بشنویم. ریچارد نفیو به معمار تحریمهای ایران مشهور است. نفیو،کسی است که درطراحی و اجرای تحریمهای متعدد و پیچیده و سخت علیه ایران، نقشی اساسی داشته و نکته جالب آنکه وی هم در دولتهای دموکرات مسئول بودوهم دردولتهای جمهوریخواه!واین نشانهای قابل توجه ازدو حزبی و فراجناحی بودن جنگ اقتصادی با ایران و ایرانی برای حکومت آمریکاست.نفیو سال۱۳۹۶در مصاحبهای، در پاسخ به این پرسش که «هدف از تحریمها، فشار بر حاکمیت یا مردم ایران است؟»، میگوید: «بستگی به کشوری دارد که مورد تحریم واقع میشود و اینکه منافع مشخص آن چیست. اگر رژیم قذافی در لیبی را تحریم کنید اصلا نباید سراغ جمعیت رفت زیرا قذافی اهمیت خاصی به جمعیتش یا سطح دردشان نمیداد. درمورد کیم جونگ اون وکره شمالی هم همین است.دراینجا«درد» بایدمشخصا نخبگان حاکمیت راهدف بگیرد تا آنها اوضاع راعوض کنند.درموردروسیه هم همین است.به نظرم وقتی باید«درد»رادرموردجمعیتهابه کاربرد که حاکمیت پایگاهی مردمی داشته باشد وایران ازنظرمن دراین دسته است…درماجرای تحریمها باید تمرکزدرد راجایی قرارمیدادیم که تصمیمگیرندگان را قانع کند، درموردایران این مسأله ازطریق ناراضی ساختن مردم ازاوضاع بود.»خوآن زاراته،معاون اسبق مدیریت مبارزه باتروریسم وجرایم مالی درخزانهداری آمریکادرکتاب خودباعنوان«نبردخزانهداری:ظهور عصرجدید جنگافزارهای مالی» مینویسد؛ هدف از تحریمها حرکت به سمت یک خفگی اقتصادی دربالاترین درجه ممکن بود،تمرکز تحریمها ازمحدودسازی توانایی ایران برای انجام تجارت با دنیا شروع میشدوبه سمت افزایش رنجهای اقتصادی مردم ایران پیش میرفت، این فرآیند دو نتیجه دربرداشت؛ یا بین رهبران ایران شکاف بیفتد یا توسط مردم کشورشان مجبور شوند جهتگیریهای خود را تغییر داده و از دستیابی به تواناییهای هستهای صرف نظر کنند…حالت فشار حداکثری، اثرات اقتصادی گستردهتری را بر ایران متصور میشود، این مبارزه از یک مدل تحریمی پیروی میکند که بر نارضایتیهای داخلی و آشوب برای مجبور کردن رهبران ایران متکی است.
محمد حسین کنعانی مقدم کارشناس و تحلیلگر سیاسی در گفتگو با بصیرت در خصوص چرایی تلاش رسانههای فارسی زبان و دشمنان مردم ایران برای ایجاد انگیزه در مردم در عدم حضور در پای صندوقهای رای و کاهش مشارکت مردم ایران در ۸ تیر ماه گفت: قطعا دشمنان نظام اسلامی در جنگی روانی تلاش میکنند مقبولیت و مشروعیت نظام را با کاهش مشارکت مردم در انتخابات زیر سوال ببرند، به این خاطر برای ایجاد یاس و ناامیدی از همه ابزارها و ظرفیتهای خود استفاده میکنند تا مانع حضور مردم در پای صندوقهای رای شوند.
وی در این باره تاکید کرد: دشمنان تلاش میکنند در رسانههای مختلفی که از آن برای تاثیرگذاری بر مردم استفاده میکنند اینگونه به ملت القا کنند و افکار عمومی جامعه را بازی دهند و به آنها تلقین کنند که بعداز چهل و پنج سال گذشته و رای دادن به نامزدهای انتخابات، اعم از ریاست جمهوری یا مجلس نتیجهای به نفع مردم حاصل نشده و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به قوت خود باقی است بنابراین از این روزنهها برای تاثیرگذاشتن بر مردم و عدم شرکت در انتخابات بسیار استفاده میکنند.
وی در این باره گفت: شبکههای فارسی زبان به خط شدهاند و همه یک خط فکر را دنبال میکنند ناظر بر اینکه مردم ایران رای ندهید، در سالهای گذشته به صورت تلویحی به این موضوع میپرداختند، اما امروز شاهد هستیم به صورت مستقیم و رو در رو با مردم تلاش میکنند با انحراف افکار عمومی مانع حضور آنها در پای صندوق رای شوند.
حسین کنعانی مقدم کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی در ادامه بحث تصریح نمود: اینکه چرا رسانههای فارسی زبان معاند در تلاش است تا مانع حضور مردم در انتخابات شود به این دلیل بسیار مهم است چرا که دشمن به دنبال ایجاد یک خلاء قدرت در کشور است.
وی در این باره تصریح نمود: دشمن به خوبی میداند تنها راه نفوذ و اجرای خواستههای شوم خود در ایران از طریق ایجاد خلاء قدرت صورت میگیرد. دشمن میداند اگر در ایران خلاء قدرت رخ دهد راههای نفوذ بسیاری پیش رویش باز میشود بنابراین مترصد ایجاد چنین وضعیتی برای بهرهبرداری بیشتر به نفع خود است لذا با هزینه کرد و وقت گذاشتن بسیار تلاش میکند در صفوف مردم نفوذ پیدا کنند تا به کشور ضربه بزند.
وی در ادامه بحث خاطر نشان کرد: از سوی دیگر مسئولین باید به مطالبات مردم درست پاسخ دهند. راهکار مشارکت بیشتر مردم در انتخابات پاسخدهی صحیح به مطالبات مردم است در عین حال، باید پاسخ صحیحی به حوادث ۴۵ سال گذشته داده شود که چرا مشکلات حل نشده است.
کنعانی مقدم گفت: به هر حال ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی درگیر جنگ، تحریم و تحت انزوا بوده است با این حال و با وجود مشکلات و مسائل مختلف؛ مسئولین کشور را از طوفانها و بحرانهای زیادی عبور دادهاند، بنابراین باید نیمه پر لیوان را هم ببینیم.
کنعانی مقدم تاکید کرد: با وجود عداوتها و تحریمهای خارجی، خوشبختانه ایران پهناور کشوری مستقل و قدرتمند با توان تاثیرگذاری در معادلات بینالمللی و جهانی است. درست است از نظر اقتصادی ارزش پول ملی کاهش یافته؛ بخشی از این روند ناشی از ساختار غلط اجرایی و سیاست گذاریهای داخلی است و بخشی نیز تحت تاثیر تحریمهای تحمیل شده است، اما هیچکدام از این موارد دلیل قانعکنندهای برای حاضر نشدن در پای صندوق رای نیست.
وی در این باره خاطر نشان کرد: همه مردم ایران برای تعیین سرنوشت خود و برای بهتر شدن شرایط کشور و حل مسائل کشور با رای خود باید نتیجه انتخابات را به نفع ملت تغییر دهند یعنی اجازه ندهند فردی ضعیف روی کار بیاید که نتواند مشکلات را حل کند.
کارشناس مسائل سیاسی گفت: یکی از مولفههای قدرت که ما را در برابر چانهزنیها و معادلات بینالمللی قدرتمند میکند درصد مشارکت بیشتر مردم به عنوان پشتوانه تصمیمات آینده دولت است به این خاطر اگر دولت ضعیف و حداقلی روی کار بیاید اولین ضربه به ملت ایران وارد میشود چرا که ایران برای دفاع از امنیت و حقوق ملی نمیتواند با قدرت بیشتری در مجامع و مناسبات بینالمللی حضور بیابد.
نخستین زیان رأی ندادن متوجه خود فرد خواهد بود؛ چراکه این موضوع در وهله میتواند مسیر رشد فردی رأیدهنده را متوقف کند. باید درنظر داشت فردی که قصد رأی دادن دارد، به بررسی در مواضع کاندیداها میپردازد و در این زمینه مطالعه و مداقه میکند؛ موضوعی که درنهایت زمینهساز رشد آگاهی و بینش سیاسی و اجتماعیاش میشود. در چنین شرایطی، فردی که قصد رأی دادن ندارد، خود را از الزامهای رشد سیاسی- اجتماعی محروم و درواقع روند رشد خود را متوقف میکند؛ بنابراین معتقدم فردی که رأی نمیدهد، نخستین جفا را در حق خود روا داشته است.
ازسوی دیگر رأی ندادن، جفایی به منافع ملی نیز بهحساب میآید؛ چراکه فردی که رأی نمیدهد درواقع زمینه مناسبی را برای انتخاب کاندیدایی مهیا میکند که کمتر از «گزینه اصلح» از توانایی اداره کشور، اصلاح امور و رفع مشکلات مردم برخوردار است. بنابراین رأی ندادن هم سبب عدمرشد فرد میشود و هم خطرها و زیانهای متکثری را متوجه جامعه و منافع ملی میکند. ازسوی دیگر با این سؤال مهم مواجهیم
«اگر انتخاب صحیح نداشته باشیم، چه میشود؟»؛
سؤالی محوری که یافتن پاسخهای صحیح برای آن، میتواند تضمینکننده آیندهای روشن برای کشور باشد. اگرچه معتقدم حتی رأی اشتباه دادن از ثواب رأی دادن نمیکاهد و نفس حضور در میدان انتخاب اثرات خیر بسیاری برای فرد و جامعه بههمراه دارد، اما باید درنظر داشت که انتخاب غیراصلح تحتتأثیر جنجالسازیها و فضاسازیهای کاذب، زیانهای پرشماری را متوجه جامعه خواهد کرد و درنهایت میتواند مسیر رشد کشور را با چالشهای اساسی مواجه کند. محروم کردن کشور از مدیریت فردی «باتجربه»، «مجرب» و «صادق» هزینههای بسیاری روی دست مردم و کشور میگذارد و میتواند ما را به ابتدای راههای رفته گذشته بازگرداند؛ بنابراین انتخاب صحیح، با مشورت گرفتن از گروههای مرجع اصیل، راهگشای آیندهای روشن و افتخارآمیز در پیش روی ایران عزیزمان خواهد بود.