آیا طرح ۷۶۰ هکتاری نوشداروی جنگل‌های هیرکانی است؟
آیا طرح ۷۶۰ هکتاری نوشداروی جنگل‌های هیرکانی است؟
با گذشت بیش از شش سال از ممنوعیت بهره‌برداری تجاری از جنگل‌های هیرکانی، اجرای طرح‌های زراعت چوب به عنوان جایگزینی پایدار برای تأمین نیاز صنایع چوبی، در صدر برنامه‌های منابع طبیعی قرار گرفته است.

گزارش اختصاصی ملکان

زراعت چوب در غرب مازندران؛ فرصت سبز یا فریب سبز؟

حالا خبر شناسایی ۷۶۰ هکتار از اراضی مستعد زراعت چوب در غرب مازندران، بار دیگر این طرح را به کانون توجه افکار عمومی و فعالان حوزه منابع طبیعی کشانده است. اما آیا این طرح واقعاً راه نجات جنگل‌هاست یا صرفاً مسکنی موقت برای دردی ریشه‌دارتر به نام «سوءمدیریت و تغییر کاربری اراضی»؟

زراعت چوب؛ فرصتی برای تأمین چوب یا پوششی برای تغییر کاربری؟

بر اساس گفته‌های حمیدرضا قنبری، معاون اداره بهره‌برداری اداره‌کل منابع طبیعی نوشهر، این طرح قرار است با استفاده از گونه‌هایی همچون صنوبر، هم نیاز صنایع چوبی را پاسخ دهد و هم از فشار بر جنگل‌های طبیعی بکاهد. ادعایی که در ظاهر مثبت به نظر می‌رسد، اما در عمل با پرسش‌های بی‌پاسخ بسیاری همراه است. از جمله اینکه این ۷۶۰ هکتار اراضی «مستعد» در کدام پهنه قرار دارند؟ آیا این اراضی پیش‌تر زمین کشاورزی یا مراتع عمومی بوده‌اند؟ و چه تضمینی وجود دارد که تحت عنوان زراعت چوب، شاهد چراغ سبز به تغییر کاربری پنهان یا حتی قانونی اراضی نباشیم؟

تجربه‌های تلخ گذشته؛ از قاچاق چوب تا کاغذبازی‌های سبز

مازندران با داشتن بیش از ۱.۷ میلیون هکتار عرصه‌های طبیعی، از قطب‌های اصلی ذخایر جنگلی کشور است. با این‌حال، تجربه‌های پیشین در زمینه اجرای طرح‌های منابع طبیعی و کشاورزی، نشان داده که نبود نظارت کافی، بهانه‌سازی برای تغییر کاربری و نبود شفافیت در تخصیص اراضی، این‌گونه طرح‌ها را به عاملی برای تخریب بیشتر تبدیل کرده است. آیا زراعت چوب نیز به سرنوشتی مشابه دچار خواهد شد؟

در حالی که مسئولان از مزایای اقتصادی طرح زراعت چوب سخن می‌گویند، فعالان حوزه محیط زیست و کارشناسان توسعه پایدار از مخاطرات آن برای امنیت غذایی هشدار می‌دهند. مازندران با بیش از ۴۶۰ هزار هکتار اراضی کشاورزی، سالانه حدود هفت میلیون تن محصولات کشاورزی تولید می‌کند. اختصاص اراضی مرغوب به زراعت چوب، می‌تواند در بلندمدت تهدیدی برای این ظرفیت عظیم باشد، به‌ویژه آن‌که آمارهای غیررسمی از روند فزاینده تغییر غیرمجاز کاربری حکایت دارد.

از سوی دیگر، در حالی که زراعت چوب یک ضرورت ملی تلقی می‌شود، اما هنوز نقشه راه جامع و سند توسعه پایدار این طرح به صورت علنی منتشر نشده است. چه معیارهایی برای انتخاب گونه‌ها، حفظ تنوع زیستی، مدیریت منابع آبی، و جلوگیری از ورود گونه‌های مهاجم لحاظ شده؟ این‌ها سوالاتی‌ست که باید پاسخ صریح داشته باشند.

راه نجات از دل شفافیت و مشارکت مردم می‌گذرد

زراعت چوب می‌تواند در صورتی که با مشارکت جوامع محلی، شفافیت در واگذاری اراضی، و نظارت مستمر همراه باشد، به الگویی موفق برای همزیستی انسان و طبیعت بدل شود. اما اگر همچون برخی طرح‌های ناکام گذشته، تنها بهانه‌ای برای تحصیل زمین و بهره‌برداری‌های ناپایدار باشد، به‌زودی به بخشی از فاجعه تبدیل خواهد شد، نه راه‌حل آن.

گام بعدی برای اداره‌کل منابع طبیعی نوشهر و دیگر دستگاه‌های متولی، باید انتشار عمومی اطلاعات مربوط به موقعیت جغرافیایی، مالکیت اراضی، طرح کاشت و مراقبت، و نحوه واگذاری نهال‌ها باشد. شفافیت، تنها راه بازسازی اعتماد عمومی به پروژه‌هایی‌ست که با عنوان حفظ طبیعت، گاه خود به تهدیدی برای آن بدل می‌شوند.

  • نویسنده : سمانه اسلامی