ایران در آستانه سونامی سالمندی
ایران در آستانه سونامی سالمندی
در سال‌های اخیر، هشدارها درباره بحران جمعیت ایران از گوشه و کنار کشور به گوش می‌رسد. آمارهای رسمی نشان می‌دهد که نرخ تولد در کشور رو به کاهش است و این روند به مرحله‌ای رسیده که برخی کارشناسان آن را ورود به «چاه جمعیتی» می‌نامند. بر اساس تازه‌ترین آمار منتشر شده توسط سازمان ثبت احوال کشور، در سال ۱۴۰۳ تنها ۹۷۹ هزار و ۹۲۳ تولد در ایران ثبت شده است. این برای نخستین بار طی دهه‌های اخیر است که تعداد تولدها به زیر یک میلیون نفر در سال می‌رسد.

کاهش زاد و ولد، پدیده‌ای جهانی است که امروز ایران نیز با آن دست به گریبان است. در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته، کاهش جمعیت عمدتاً به دلیل تغییر سبک زندگی، افزایش سن ازدواج، و تمایل کمتر خانواده‌ها به فرزندآوری رخ داده است. اما در ایران، عوامل متعددی همچون مشکلات اقتصادی، ناپایداری اجتماعی، تغییر در الگوی خانواده و البته کاهش تعداد جمعیت زنان در سن باروری دست به دست هم داده‌اند تا این بحران با سرعت بیشتری نمایان شود

از پنجره جمعیتی تا سونامی سالمندی

شهلا کاظمی‌پور، جمعیت‌شناس و استاد دانشگاه، تأکید می‌کند که کاهش تولدها در کشور اتفاقی ناگهانی نبوده و می‌توانست پیش‌بینی شود. به گفته او، از دهه ۷۰ خورشیدی که نرخ باروری در کشور کاهش یافت، روند کاهش موالید هم آغاز شد. کاظمی‌پور معتقد است این کاهش صرفاً به خاطر تغییر در نگرش خانواده‌ها به فرزندآوری نیست، بلکه ساختار جمعیتی کشور هم تغییر کرده است؛ به بیان ساده‌تر، تعداد زنانی که در سن باروری قرار دارند و ازدواج کرده‌اند، در حال کاهش است.

این جمعیت‌شناس تأکید می‌کند که ایران هنوز در پنجره جمعیتی قرار دارد؛ یعنی بیش از ۷۰ درصد جمعیت کشور بین ۱۵ تا ۶۴ سال سن دارند. این بازه زمانی بهترین فرصت برای کشورهاست تا با استفاده از نیروی انسانی فعال، رشد اقتصادی و توسعه پایدار را تجربه کنند. اما اگر این فرصت از دست برود و سیاست‌های مؤثری برای حمایت از خانواده و جوانان تدوین نشود، به سرعت به مرحله سالمندی جمعیت خواهیم رسید، که همراه با بار اقتصادی و اجتماعی سنگینی خواهد بود.

استان‌هایی که در «چاه جمعیتی» افتادند

علیرضا رئیسی، معاون سابق وزیر بهداشت، هشدار داده بود که اگر نرخ باروری در یک استان به کمتر از ۱.۳ برسد، آن استان وارد چاه جمعیتی می‌شود؛ چاهی که بیرون آمدن از آن به سادگی ممکن نیست. طبق گزارش‌های اخیر، استان‌هایی مانند گیلان، مازندران و البرز اکنون در وضعیت بحرانی قرار دارند. همچنین، جمعیت استان‌هایی چون فارس و زنجان نیز در وضعیت ایستا یا تثبیت‌شده قرار دارد که نشانه‌ای از توقف رشد طبیعی جمعیت است.

پاسخ سیاست‌گذاران؛ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت

در واکنش به این بحران، دولت و مجلس قانون «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» را تصویب و اجرایی کرده‌اند. این قانون شامل مجموعه‌ای از مشوق‌ها و تسهیلات برای فرزندآوری، حمایت از مادران، ارتقاء خدمات زایمان و ایجاد زیرساخت‌های حمایتی برای خانواده‌هاست. محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت، نیز اخیراً در حاشیه جلسه ستاد مرکزی جوانی جمعیت اعلام کرده که بودجه مناسبی برای اجرای این سیاست‌ها در نظر گرفته شده و سامانه‌ای به نام «آمایش امید» نیز برای ارزیابی و ارتقاء تجربه مادران در زمان زایمان راه‌اندازی شده است.

او در سخنان خود تأکید کرد که اگرچه کاهش رشد جمعیت همچنان ادامه دارد، اما نسبت به گذشته از شدت آن کاسته شده و کشور در مسیر دستیابی به نرخ جایگزینی قرار دارد. با این حال، او نیز اذعان داشت که اثرات سیاست‌های جمعیتی، به خصوص در زمینه افزایش تولد، در کوتاه‌مدت خود را نشان نمی‌دهد و باید صبوری و برنامه‌ریزی بلندمدت داشت.

چرا تولدها کاهش یافته‌اند؟

علل کاهش نرخ زاد و ولد در ایران، چندوجهی هستند. علاوه بر کاهش تعداد زنان در سن باروری، مسائل اقتصادی نقش پررنگی در این زمینه دارند. افزایش هزینه‌های زندگی، مسکن، آموزش و بهداشت، بسیاری از زوج‌های جوان را از تصمیم به فرزندآوری بازمی‌دارد. همچنین، نااطمینانی از آینده شغلی، اجتماعی و سیاسی نیز از عواملی است که امنیت روانی برای تشکیل خانواده را تضعیف کرده است.

از سوی دیگر، تغییرات فرهنگی، به‌ویژه در نسل‌های جدید، باعث شده که ارزش‌ها و اولویت‌های زندگی افراد دستخوش تغییر شود. میل به استقلال، رشد فردی، تحصیلات و اشتغال به‌ویژه در میان زنان، نقش مهمی در کاهش تمایل به ازدواج و فرزندآوری داشته‌اند.

با وجود این، بسیاری از کارشناسان معتقدند که کاهش زاد و ولد در ایران بیش از آنکه ناشی از تغییر نگرش باشد، حاصل یک بحران ساختاری است.

برای مقابله با بحران جمعیت، صرف اجرای سیاست‌های تشویقی کافی نیست. همان‌طور که کاظمی‌پور تأکید می‌کند، باید در کنار سیاست‌های زاد و ولد، برنامه‌هایی نیز برای مدیریت جمعیت سالمند آینده تدارک دید. این برنامه‌ها باید شامل تقویت نظام تأمین اجتماعی، بهبود زیرساخت‌های درمانی، افزایش فرصت‌های شغلی برای سالمندان و ترویج سبک زندگی سالم باشد تا جمعیت فعال کنونی، در سال‌های آینده بتواند به سالمندی سالم و مفید تبدیل شود.

همچنین باید نگاه جامع‌تری به سیاست‌های جمعیتی داشت و آن را در پیوند با مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور تحلیل کرد. اگر امنیت اقتصادی، اشتغال پایدار، مسکن مناسب و حمایت از جوانان به شکل واقعی فراهم نشود، بعید است که سیاست‌های تشویقی به تنهایی بتوانند از روند نزولی جمعیت جلوگیری کنند.

ایران امروز در نقطه‌ای حساس از نظر جمعیتی قرار دارد. پنجره جمعیتی به‌زودی بسته خواهد شد و سونامی سالمندی در راه است. آمارهای رسمی از کاهش نگران‌کننده تولدها و ورود برخی استان‌ها به وضعیت بحرانی حکایت دارد. اگرچه قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت گامی مثبت در مسیر کنترل این بحران است، اما بدون اصلاحات ساختاری و نگاه همه‌جانبه به مسئله جمعیت، بعید است که این سیاست‌ها به نتیجه مطلوب برسند. آینده جمعیت ایران امروز در گرو تصمیم‌هایی است که باید با سرعت، دقت و هوشمندی اتخاذ شوند؛ تصمیم‌هایی که اگر دیر گرفته شوند، ممکن است برگشت‌ناپذیر باشند.

  • نویسنده : سمانه اسلامی