تورم ساخت‌وساز و کوچ اقوام
تورم ساخت‌وساز و کوچ اقوام
روستاهای مازندران دیگر آن خانه‌های کاه‌گلی، سقف‌های شیروانی و ایوان‌های مشرف به شالیزار را کمتر به خود می‌بینند.

 روستاهای عمودی؛ مازندران در گذار از خاک به سیمان

در دل کوهستان و کنار رودخانه‌های خروشان، ساختمان‌هایی تا سه یا چهار طبقه قد کشیده‌اند و سیمای سنتی روستاهای سبز شمال، آرام‌آرام جایش را به معماری‌های عمودی می‌دهد. این یک تغییر ساده نیست؛ بلکه نشانه‌ای است از یک دگرگونی ژرف در الگوهای زیست، مالکیت و توسعه در این خطه از کشور.

اگرچه در نگاه اول می‌توان این تغییر را انتخابی آگاهانه و داوطلبانه از سوی روستاییان دانست، اما واقعیت پیچیده‌تر از آن است. افزایش شدید قیمت زمین، ممانعت قانونی از تغییر کاربری اراضی کشاورزی، گرانی مصالح، و نیاز به تأمین مسکن برای نسل‌های جدید در دل خانواده‌های گسترده روستایی، همه از عواملی هستند که این جوامع را به سمت ارتفاع‌سازی سوق داده‌اند. در واقع، کشیده‌شدن دیوارهای سیمانی به جای دیوارهای گلی، نه یک انتخاب که گاه یک اجبار معیشتی است.

مازندران این روزها فقط خانه مازندرانی‌ها نیست. موج کوچ اقوام از مناطق مختلف کشور، به‌ویژه از کلانشهرهای خسته از آلودگی و ترافیک، به شمال، ساخت‌وساز را در این استان به نقطه جوش رسانده است. ترکیب این مهاجرت با بافت روستایی موجب شده تا زمین‌های محدود به ناچار به سمت ارتفاع گسترش یابند. خانه‌هایی که قرار بود دو طبقه و خانوادگی باشند، حالا سه تا پنج طبقه می‌شوند و کاربری‌های گوناگون پیدا می‌کنند.

از دیرباز معماری روستاهای مازندران با اقلیم و فرهنگ آن هماهنگ بوده است. خانه‌های چوبی یا گلی با سقف‌های شیب‌دار و بلند، پنجره‌های رو به طبیعت و سکوهایی که جایگاه شب‌نشینی‌های خانوادگی بودند، بخشی از هویت بصری این منطقه را شکل داده‌اند. اما امروز با روند فزاینده ارتفاع‌سازی، این سیمای فرهنگی در معرض زوال است. خانه‌های سیمانی، با طراحی‌های تکراری شهری، هویت محلی را تحت‌الشعاع قرار داده‌اند.

گام‌های لرزان در مسیر توسعه عمودی

ارتفاع‌سازی، هرچند در ظاهر نشانه‌ای از توسعه باشد، اما در فقدان زیرساخت، می‌تواند بحران‌زا باشد. روستاهای کوهستانی مازندران اغلب فاقد امکانات آتش‌نشانی مناسب، نردبان‌های بلند، خدمات اورژانس یا حتی مسیرهای دسترسی اضطراری‌اند. در صورت وقوع زلزله، آتش‌سوزی یا رانش، تخلیه و امدادرسانی به ساختمان‌های چندطبقه در این مناطق دشوار یا حتی غیرممکن خواهد بود.

عزت حسینی مهندس عمران در مازندران با بیان اینکه همزمان با ارتفاع سازی و چند طبقه‌سازی به ویژه در مناطق روستایی باید برای تأمین زیرساخت‌ها نیز چاره‌اندیشی شود گفت: بسیار مناطق روستایی و شهرهای کوچک از داشتن تجهیزات به روز و مدرن برای امدادرسانی در حوادث محروم هستند.

وی افزود: به عنوان نمونه برخی از شهرها از داشتن نردبان‌های ۳۲ متری و هیدرولیک محروم هستند در حالی که تأمین این تجهیزات باید در اولویت قرار گیرد.

حسینی یادآور شد: ساخت در ارتفاع و چند طبقه‌سازی برای حفظ اراضی و مزارع مهم و با اهمیت است اما در کنار آن باید زیرساخت‌های مورد نیاز برای چنین سبک زندگی مهیا شود.

نقش بنیاد مسکن و سیاست‌گذاران

در برابر این روند، دستگاه‌هایی چون بنیاد مسکن نقش مهمی دارند. علی‌اصغر احمدی، مدیرکل بنیاد مسکن مازندران، اعلام کرده که مجوز ساخت واحدهای سه تا پنج طبقه در برخی روستاها صادر شده و اعطای تسهیلات ۴۰۰ میلیون تومانی با بهره ۵ درصد نیز در دستور کار قرار گرفته است. این اقدام، به‌ظاهر گامی در جهت حمایت از مقاوم‌سازی مسکن روستایی است، اما در عمل موجب تسریع روند ارتفاع‌سازی نیز شده است.

سؤال کلیدی اینجاست: چگونه می‌توان بین ضرورت توسعه و حفظ هویت فرهنگی توازن برقرار کرد؟ برای پاسخ به این پرسش، نباید تنها به شکل ظاهری خانه‌ها نگاه کرد

مهناز رضایی، استاد معماری در دانشگاه مازندران، تأکید می‌کند: «می‌توان خانه‌های چندطبقه را نیز با مصالح و طراحی بومی ساخت. سقف‌های شیروانی، ایوان، چوبکاری و رنگ‌های محلی، همه قابل تلفیق با ساختار جدید هستند. مهم این است که فرهنگ را در متن سازه حفظ کنیم، نه صرفاً در موزه‌ها.»

براساس آمار بنیاد مسکن، حدود ۵۲ درصد از جمعیت مازندران روستایی‌اند، درحالی‌که میانگین کشوری حدود ۲۵ درصد است. این یعنی مازندران هنوز «روستامحور» است، اما آیا این روستاها، همچنان سبک زندگی روستایی دارند؟ یا در پوشش آماری، عملاً شهرهای کوچکی هستند که نام روستا را یدک می‌کشند؟

مجید جودی، معاون بازسازی بنیاد مسکن کشور، در این‌باره به نکته مهمی اشاره می‌کند: «مقاوم‌سازی مسکن در مازندران حدود ۲ درصد بالاتر از میانگین کشور است و این استان می‌تواند نخستین منطقه‌ای باشد که همه واحدهای روستایی آن مقاوم‌سازی می‌شود. اما این پیشتازی نباید ما را از الزامات فرهنگی و اجتماعی توسعه غافل کند.»

در کنار همه بحث‌ها درباره ضرورت مقاوم‌سازی، دغدغه اصلی حفظ زمین‌های کشاورزی است. زمین در مازندران، برخلاف بسیاری از استان‌ها، حاصلخیز و با ارزش است. ساخت مسکن روی این خاک نه‌تنها به تولید کشاورزی آسیب می‌زند، بلکه معیشت نسل آینده را نیز به خطر می‌اندازد. از این‌رو ساخت عمودی، راه‌حلی اضطراری اما خطرناک تلقی می‌شود، مگر اینکه با سیاست‌گذاری دقیق، معماری بومی و زیرساخت اصولی همراه باشد.

راهکار چیست؟

برای مهار روند آسیب‌زای ارتفاع‌سازی بی‌برنامه در روستاهای مازندران، باید راهکارهای ترکیبی در نظر گرفت:

تدوین الگوهای معماری بومی چندطبقه برای مناطق روستایی

تأمین زیرساخت‌های اضطراری، آب، فاضلاب و آتش‌نشانی در دهستان‌ها

تعیین سقف طبقات متناسب با اقلیم، معبر و امکانات

ایجاد مشوق برای استفاده از مصالح بومی

نظارت دقیق بر کوچ غیربومیان و کنترل زمین‌خواری با پوشش توسعه مسکن

مازندران امروز در یک نقطه عطف تاریخی ایستاده است؛ یا باید با نگاهی جامع و زیرساخت‌محور، خود را برای سبک زندگی عمودی آماده کند، یا اینکه شاهد فرسایش تدریجی هویت روستایی، نابودی خاک کشاورزی و شکل‌گیری بحران‌های زیست‌محیطی و اجتماعی در آینده باشد. اگر «روستاهای عمودی» تقدیر قرن جدید مازندران‌اند، باید آن را با عقلانیت، مشارکت مردم، حفظ بوم‌سازه‌ها و توجه به توسعه پایدار مهار و مدیریت کرد.

 

  • نویسنده : سمانه اسلامی