با آغاز برداشت خوشههای طلایی در شالیزارهای مازندران، شالیکاران استان بار دیگر در موقعیتی قرار گرفتهاند که بهجای لذت از ثمره ماهها تلاش، چشمانتظار نوسانات بازار، وعدههای حمایتی دولت و بیم از تکرار تجربه تلخ سالهای گذشتهاند. مازندران، استانی که در کنار گیلان سهم عمدهای از سبد برنج کشور را تأمین میکند، امروز در خط مقدم نبردی نابرابر میان تولید داخلی و واردات بیضابطه قرار دارد؛ نبردی که هر سال قربانیانش، کشاورزانِ خسته از تورم و بیبرنامگیاند.
آغاز برداشت، آغاز اضطراب
نخستین برداشت مکانیزه برنج در مازندران، از روستای «رزکنار» بابلسر آغاز شد. روستایی در قلب دشت حاصلخیز هراز، که مانند دیگر مناطق مرکزی استان، امسال هم بدون تنش آبی وارد فصل برداشت شده است. طبق اعلام جهاد کشاورزی، امسال ۲۲۸ هزار هکتار از زمینهای استان زیر کشت برنج رفتهاند؛ افزایشی ۱۳ هزار هکتاری نسبت به سال قبل. این رشد سطح زیر کشت اگرچه نویددهنده افزایش تولید است، اما دغدغه اصلی شالیکاران، نه میزان محصول، بلکه سرنوشت قیمتهاست.
در حالی که نرخ برخی ارقام طارم در ماههای گذشته حتی تا ۳ میلیون ریال برای هر کیلوگرم نیز رسیده، این افزایش سودی برای کشاورزان نداشته است. چراکه عمده برنج تولیدی، ماهها پیش و در زمان نیاز شدید مالی کشاورز، با قیمتی کمتر از یک میلیون ریال به فروش رفته است.
کشاورزان در شش ماه گذشته، زیر فشار گرانی همهجانبه نهادههای کشاورزی، سم، کود، سوخت، قطعات یدکی و دستمزد کارگر، بدون چشمانداز روشن از بازار، زمین را آماده، خزانه را گرم، و مزرعه را تا رسیدن خوشههای طلایی همراهی کردهاند.با استناد به برآوردهای محلی، اگر امسال قیمت فروش برنج از ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار ریال برای هر کیلوگرم کمتر باشد، عملاً کشاورز ضرر خواهد کرد. این یعنی سود سهبرابری دلالان در ماههای اخیر از نوسانات بازار، هیچ ارتباطی با زحمت شالیکار ندارد.
واردات، دشمن فصل برداشت
اما در میان تمام مشکلات، آنچه شالیکاران مازندران را در آستانه برداشت بیش از همه نگران کرده، لغو ممنوعیت واردات فصلی برنج در بازه طلایی برداشت است. طبق مصوبهای جدید، دیگر واردات برنج در فاصله مرداد تا آبان، ممنوع نیست. مصوبهای که به اعتقاد شالیکاران، یک گلوله مستقیم به قلب تولید داخلی است.
این مصوبه در حالی ابلاغ شده که بازار برنج هنوز از شوک مازاد واردات سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ رهایی نیافته. همان سالهایی که برنجهای ایرانی در انبارها ماند، شالیکوبیها از گردش افتاد، و محصول باکیفیت ایرانی، در سکوت، گرفتار شپش و پوسیدگی شد.
اینبار اما صداها بلندتر شده است. مجمع نمایندگان مازندران با ارسال نامهای به رئیسجمهور، خواستار بازنگری در این مصوبه شدهاند و تأکید کردهاند: واردات باید بر اساس نیاز واقعی کشور باشد و در فصل برداشت، توزیع نشود.
استاندار مازندران نیز مخالفت رسمی خود را با این تصمیم اعلام کرده و گفته است: نباید اجازه داد واردات، امنیت تولید داخلی را مختل کند.
با این حال، آنچه در کف بازار اهمیت دارد، مدیریت زمان واردات است. اگر در هفتههای پیش رو، برنج خارجی با قیمت پایین وارد بازار شود، کشاورز شمالی انگیزهای برای ادامه کشت در سال آینده نخواهد داشت. تولید پایدار با امنیت بازار گره خورده، و سیاست ناپایدار، زمینهای شالیزاری را به مخاطره میاندازد.
کارشناسان کشاورزی بر این باورند که قیمت منطقی برنج، نهفقط تضمینکننده سود کشاورز، بلکه عامل کلیدی در تأمین امنیت غذایی کشور است. آنان معتقدند اگر تولیدکننده انگیزه لازم برای ادامه کشت را نداشته باشد، واردات جایگزین دائمی خواهد شد، که خود وابستگی غذایی را تشدید میکند.
از سوی دیگر، با رشد جمعیت و افزایش مصرف برنج، تأمین کامل نیاز کشور از تولید داخلی غیرممکن است. اما آنچه مهم است، توازن در واردات و برداشت است. اگر این توازن رعایت نشود، عملاً کشاورز داخلی حذف، و بازار در اختیار واردکننده قرار میگیرد.
با وجود همه چالشها، فناوری نوین کشاورزی روزنهای از امید برای شالیکاران گشوده است. نخستین برداشت مکانیزه با متوسط عملکرد ۵ هزار و ۷۵۰ کیلوگرم در هکتار، نشان میدهد که با حمایت هدفمند، میتوان عملکرد و بهرهوری را افزایش داد. دولت در سال جاری با اعطای تسهیلات مکانیزاسیون و توزیع انواع کود، تلاش کرد تا بخشی از هزینهها را جبران کند. اما این تلاشها در صورتی ثمربخش خواهد بود که بهموازات آن، بازار نیز برای فروش محصول برنامه داشته باشد.
برنجکاری در مازندران فقط یک محصول نیست؛ ستون فقرات اقتصاد خانوارهای روستایی است. این استان با تأمین ۴۲ درصد نیاز برنج کشور، در تولید این محصول راهبردی، رتبه نخست را دارد. در عین حال، مازندران یکی از پنج استان اول در ارزش اقتصادی تولیدات کشاورزی است. تضعیف جایگاه شالیکاری، به معنی کاهش تابآوری اقتصادی و مهاجرت تدریجی از روستاهاست.
حالا وقت درو است، نه وقت فراموشی
مازندران در فصل درو، چشمانتظار تدبیر دولت است. تدبیری که باید بین واردات و تولید، تعادل برقرار کند؛ باید صدای کشاورزان را بشنود، بازار را مدیریت کند و انگیزه تولید را با سیاستهای حمایتی، زنده نگه دارد.
«حالا وقت درو است» نه فقط شعاری برای فصل خوشهدهی، که فراخوانی برای اصلاح رویکردها در قبال یکی از مهمترین محصولات راهبردی ایران است. آینده برنج ایران، در گرو ارادهای است که بر سود دلالی و واردات بیموقع، ترجیح دهد امنیت غذایی و حفظ زمینهای حاصلخیز را.
- نویسنده : سمانه اسلامی