زنی به رنگ باران، ریشه در خاک روایت زن مازندرانی میان سنت و تغییر
زنی به رنگ باران، ریشه در خاک روایت زن مازندرانی میان سنت و تغییر
مازندران، سرزمینی که در آن جنگل با دریا دست می‌دهد و باران با خاک سخن می‌گوید، قرن‌هاست زنانی را در خود پرورش داده که نه فقط ستون خانواده که ستون تولید، تربیت و تاب‌آوری بوده‌اند.

سمانه اسلامی ورکی

زن مازندرانی، آن‌گونه که تاریخ محلی روایت می‌کند، نه صرفاً همسری خانه‌نشین بلکه کنشگری مزارع، بازارها، و حتی جبهه‌های مقاومت فرهنگی بوده است. اما اکنون، در دهه‌ پیش‌رو، این زن در بزنگاه تازه‌ای ایستاده: بر سر دو راهی سنت و تغییر.
زن در تاریخ محلی: از افسانه تا واقعیت در اسناد محلی و فولکلور مازندران، ردپای زنانی دیده می‌شود که نه فقط در خانه، بلکه در افسانه‌های مقاومت، کار و فرهنگ نقش‌آفرینی کرده‌اند.
دکتر ناهید رضازاده، مردم‌شناس دانشگاه گیلان، می‌گوید: «زنان طبری در بسیاری از اشعار و افسانه‌ها، راویان زندگی و حافظان زمین بودند. آن‌ها با مهری زنانه، کشاورزی را به نسل بعدی آموختند و در آیین‌هایی چون نوروزخوانی، نقالی‌های محلی و جشن‌های برداشت، نقش فعال داشتند.»
از «زنِ کار» تا «زنِ کم‌رنگ» در شالیزارها، باغ‌های مرکبات، دامداری‌های سنتی و کارگاه‌های صنایع‌دستی، نقش زن مازندرانی انکارناپذیر است. او شریک خاموش مردان در اقتصاد روستاست، اما نامش در آمارها گم است. زهرا، زن کشاورز ۵۳ ساله اهل بابل، می‌گوید: «زمینی که من سال‌ها در آن کار کردم به نام شوهرم بود. وقتی فوت کرد، زمین بین پسرها تقسیم شد. گفتند تو ارث نمی‌خوای چون زن زمین‌دار تو روستا حرف در می‌آره!
بر اساس آمارهای رسمی، بیش از ۶۰ درصد زنان روستایی مازندران در فعالیت‌های تولیدی مشارکت دارند، اما تنها ۱۵ درصد از آن‌ها نام‌شان در مجوزهای رسمی یا سامانه‌های بیمه کشاورزی ثبت شده است. این شکاف قانونی، به‌ویژه در مازندران که با کشت مرکبات، شالیزارها و دامداری خانوادگی پیوند خورده، چالشی بزرگ در شناسایی حقوق زن است.
سنت‌هایی که نمی‌میرند، اما باید بازخوانی شوند در بسیاری از مناطق مازندران، به‌ویژه در روستاها، زنان همچنان زیر سایه باورهایی زندگی می‌کنند که نقش اجتماعی آن‌ها را محدود می‌کند. دخترانی که تحصیلات عالی دارند، اما از ترس حرف مردم یا مخالفت خانواده، فرصت اشتغال یا سفر را از دست می‌دهند.
پریسا، کارشناس ارشد جامعه‌شناسی از قائم‌شهر، در گفت‌وگو با «نهضت شمال» می‌گوید: «ما با فرهنگی مواجهیم که زن فعال را تحسین می‌کند، اما در عمل از او انتظار دارد که هیچ‌کدام از مرزهای نانوشته را رد نکند. این تضاد، یکی از دلایل افسردگی و مهاجرت دختران تحصیل‌کرده از مازندران است.
موجِ آرام زنان نوگرا با این حال، موجی آرام اما مؤثر از تغییر در حال شکل‌گیری‌ست. زنانی که در دل سنت متولد شده‌اند اما با ابزار آگاهی، فناوری و شبکه‌سازی، افق تازه‌ای ترسیم می‌کنند. از «مهتاب» در نوشهر که با راه‌اندازی یک برند صنایع‌دستی، زنان محلی را به درآمدزایی رسانده، تا «سمیه» در ساری که یک صفحه محلی برای توانمندسازی زنان خانه‌دار در حوزه مشاغل آنلاین راه انداخته، همگی نماینده نسل تازه‌ای از زنان هستند که با زبان بومی، درد مشترک و ابتکار فردی، گام در مسیر تغییر گذاشته‌اند.

آموزش، رسانه و حق بر صدای مستقل رسانه‌های محلی مازندران کمتر صدای زنان هستند. در کمتر روستایی زن خبرنگار داریم و در شبکه‌های اجتماعی هم صدای زن مازندرانی زیر انبوهی از کلیشه‌های «زن شمالی» گم شده است؛ تصویری غالباً توریستی، یا وابسته به زیبایی‌های بصری و نه عمق زیستی و فکری.
ضرورت دارد که هم رسانه‌ها و هم سیاست‌گذاران، صدای مستقل زنان این سرزمین را بشنوند و بپذیرند که «زن مازندرانی بودن»، تنها در نقش سنتی مادر و همسر خلاصه نمی‌شود، بلکه در قامت کنشگر اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز باید دیده شود. سمانه اسلامی ورکی، نویسنده و پژوهشگر حوزه زنان، در یادداشتی برای «نهضت شمال» می‌نویسد: «برای آن‌که زن مازندرانی در معادلات توسعه جایی داشته باشد، باید او را نه به‌عنوان پیوستی از مرد، بلکه به‌عنوان نیرویی مستقل و خلاق شناخت. این شناخت، نیازمند بازنگری در سیاست‌های حمایتی، رسانه‌ای و آموزشی است.»
از تغییرات قانونی تا تغییرات ذهنی
تغییر جایگاه زنان، پیش از آنکه در آیین‌نامه‌ها رخ دهد، باید در ذهن‌ها شکل بگیرد. جامعه‌ای که زن شالیکار را می‌بیند، اما او را به رسمیت نمی‌شناسد، جامعه‌ای‌ست که نیمی از توان توسعه‌اش را نادیده می‌گیرد. قوانین ارث، بیمه کشاورزی، مجوزهای مشاغل خانگی و آموزش مهارت‌محور، همه می‌توانند عرصه‌هایی برای ترمیم این بی‌عدالتی تاریخی باشند. اما این تغییر تنها با همراهی زنان و مردان، در کنار هم، ممکن است.
سرانجام، زن مازندرانی امروز، «زنی به رنگ باران» است؛ نرم، پیوسته، و زندگی‌بخش. او ریشه در خاک دارد، اما سر به سوی آسمان برداشته است. در گذار از سنت به نوگرایی، نه به‌دنبال طغیان، بلکه خواهان دیده‌شدن است؛ خواهان حقی برابر برای ساختن، برای بودن، و برای ماندن.
زن مازندرانی اگرچه در خاک و سنت ریشه دارد، اما در افقِ تغییر جوانه زده است

 

  • نویسنده : سمانه اسلامی