وقتی زیبایی، مرگ می‌زاید
 وقتی زیبایی، مرگ می‌زاید
در دل مازندران سبز، جایی میان شالیزارهای بابل، تالاب نیلوفر آبی با پهنه‌ای به وسعت ۳۴ هکتار، هر سال میزبان پرندگان مهاجر و بازتابی از حیات زیبا و پویای اکوسیستم شمال است.

اما این بار، خطر از دل گلویی بنفش و ریشه‌هایی درهم تنیده برخاسته که نامش را «سنبل آبی» گذاشته‌اند و در قامت «شیطان آبی» از آن یاد می‌شود. گیاهی که اگرچه در نگاه نخست، با گل‌های زیبا و رنگ بنفش دل‌فریبش چشم‌ها را می‌نوازد، اما در حقیقت مهاجمی خاموش است که مرگ را به تالاب‌های مازندران صادر می‌کند.

ریشه‌های بحران؛ سنبل آبی از آمازون تا آغوزبن

سنبل آبی با نام علمی Eichhornia crassipes بومی آمریکای جنوبی است؛ اما سال‌هاست که در اثر بی‌احتیاطی‌های زیست‌محیطی و استفاده زینتی در باغ‌ها و خانه‌ها، راه خود را به آب‌بندان‌های شمال ایران باز کرده است. گسترش این گیاه که با هر ریشه می‌تواند هزاران بذر تولید کند و دامنه رشدش تا دو برابر در دو هفته می‌رسد، به مثابه تهدیدی برای امنیت زیستی، منابع آب و کشاورزی منطقه تلقی می‌شود.

آب‌بندان ۴۰ هکتاری آغوزبن بابل نخستین قربانی مازندران در موج دوم نفوذ این گیاه تهاجمی بود. حالا دامنه این بحران به رودخانه‌های اطراف و تالاب‌های درون‌شهری مانند نیلوفر آبی حیدرکلا هم رسیده است. با توجه به گستره اکوسیستم‌های آبی در مازندران، این تنها یک هشدار نیست؛ بلکه زنگ خطر قطعی برای نابودی یک چرخه حیاتی است.

سنبل آبی همان‌قدر که زیباست، به همان نسبت مرگ‌آفرین است. این گیاه با جذب بالا و ریشه‌های گسترده، اکسیژن آب را کاهش می‌دهد، باعث مرگ آبزیان، اختلال در فرود پرندگان مهاجر، کاهش عمق مفید آب‌بندان‌ها، و حتی انسداد مسیرهای آبی می‌شود. در کشوری که شالیزارهایش به بارش و منابع آب‌بندان‌ها وابسته‌اند، نفوذ سنبل آبی به معنای تهدید امنیت غذایی است.

به گفته کارشناسان، هیچ روش مؤثر، ایمن و بدون تبعات منفی برای مهار کامل این گیاه وجود ندارد جز مبارزه فیزیکی و پاکسازی مداوم. این یعنی نیاز به هزینه‌های سنگین انسانی و مالی؛ هزینه‌هایی که کشاورزان روستایی و شوراهای محلی توان پرداخت آن را ندارند.

اقدامات انجام‌شده و ضعف‌ها

در هفته گذشته، پس از هشدارهای دوستداران محیط زیست و انتشار تصاویری از گسترش سنبل آبی در تالاب نیلوفر آبی، سازمان فضای سبز شهرداری بابل وارد عمل شد و با بسیج نیروهای خود، توانست به‌طور موقت این تالاب را از شر این گیاه مهاجم پاکسازی کند.

اما سؤال اصلی اینجاست: چرا تا پیش از رسانه‌ای شدن موضوع هیچ‌گونه اطلاع‌رسانی یا اقدام پیشگیرانه‌ای انجام نشده بود؟ چرا در آب‌بندان آغوزبن که حالا به نقطه بحرانی بدل شده، حتی یک تابلو هشدار هم دیده نمی‌شود؟

در اردیبهشت امسال، زیبایی گل‌های بنفش سنبل آبی در آغوزبن، موجی از گردشگران را به روستا کشاند. همین حضور گسترده، به انتقال ناخواسته این گیاه به آب‌بندان‌ها و تالاب‌های دیگر دامن زد. در فقدان مدیریت و آگاهی‌رسانی، گیاهی که تنها چند سال پیش زینتی به حساب می‌آمد، امروز کابوسی برای زیست‌بوم مازندران شده است.

این روند اگر کنترل نشود، نه‌تنها بابل، بلکه سایر شهرهای شمالی نیز در آستانه یک فاجعه اکولوژیکی قرار می‌گیرند؛ فاجعه‌ای که می‌تواند تأثیرات گسترده‌ای بر کشاورزی، منابع آبی، تنوع زیستی و حتی سلامت روانی ساکنان محلی داشته باشد.

جنگ با سنبل آبی، صرفاً یک موضوع محلی نیست. این بحران، نیازمند ورود دستگاه‌های بالادستی محیط زیست، منابع طبیعی، جهاد کشاورزی و حتی وزارت کشور است. اگر مبارزه با این گیاه تنها به شهرداری‌ها یا شوراهای روستایی سپرده شود، با توجه به وسعت خطر، سرنوشت دیگر تالاب‌ها نیز مانند آغوزبن خواهد شد.

از سوی دیگر، باید فرهنگ‌سازی عمومی انجام شود. مردم باید بدانند زیباییِ موقتی گل‌های سنبل آبی به بهای مرگ تدریجی تالاب‌ها تمام می‌شود. فروش این گیاه به عنوان زینتی باید ممنوع، حمل آن غیرقانونی، و جابه‌جایی‌اش با جریمه همراه باشد.

سنبل آبی نماد تلخ یک تصمیم اشتباه است؛ اینکه چگونه می‌توان با ناآگاهی، یک گونه مهاجم را به خانه آورد و فاجعه‌ای زیست‌محیطی را رقم زد. اگر امروز تالاب نیلوفر آبی نجات یافته، باید آن را آغاز یک عملیات ملی برای نجات بابل از چنگال شیطان آبی دانست. فردا، شاید برای تالاب دیگری دیر باشد.

  • نویسنده : سمانه اسلامی