رژیم صهیونیستی در روزهای گذشته حریم وطنمان را شکست؛ خون هممیهنانمان را بر خاک ریخت و آسمان ایرانمان از تهاجم دشمن مکدر شد؛ ایران عزیز، مام وطن؛ آغوشی که هزاران سال ما را در خود پرورده، پهنهای که قلب و روحمان در گرو عشق به آن است.
فرقی نمیکند از کدام جریان فکری باشی، با چه گرایش سیاسی، با چه نقدی به وضع موجود اما وقتی دشمن، این خانه را نشانه میرود، وقتی خاک وطن به لرزه میافتد، همه ما، از هر سلیقه و باوری، کنار هم میایستیم.
دشمن گمان بُرد که تفاوت در اندیشهها و باورها، ملت ایران را از هم گسیخته اما ندانست که ایران چونان خونی مشترک در رگهای ماست؛ ندانست که این ملت با وجود تفاوت اندیشهها یا گرایشات فکری و سیاسی و با همه رنجها که از سر میگذراند اما در برابر تعرض به خاک و هویت خود کوتاه نمیآید و یکپارچه و یکصدا طنینانداز واژه «ایران» میشود.
مردم این سرزمین با وجود گذراندن روزگار سخت در تنشهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اما در دفاع از ایران، با هم یکی میشوند. سرزمین ما بارها سوخته، ولی از دل خاکستر خود دوباره برخاسته است.
این سرزمین، تنها محدودهای جغرافیایی با مرزهای سیاسی نیست؛ بلکه ریشههای هویتی یک ملت را در خود جای داده است. هر وجب از خاک آن، آینهای از تاریخ، فرهنگ، و حافظهی جمعی است که نسل به نسل به ما رسیده است.
ایران، سرزمین خاطرات مشترک، زبان مادری، ترانهها و آرزوهای دیرین ماست؛ جایی که کودکیهایمان در آن شکل گرفته و امیدهای آیندهمان بر بستر آن بنا شده است.
این خاک، صرفاً یک جغرافیا نیست؛ معنای زندگی ماست. در این سرزمین، قرنها آموختهایم که وقتی پای وطن در میان است، اختلافها رنگ میبازند و آنچه برجای میماند، تنها یک حقیقت است: «ما فرزندان این خاکیم، و دل و جانمان به ایران بسته است.»
در طول تاریخ حمله اسکندر، هجوم مغول، تجاوز عثمانی، استعمار روس و انگلیس، کودتا، تجاوز عراق و رنجهای بسیار که به واسطه رویدادهای گوناگون بر ایران روا داشته شده، همه در سینه تاریخ این مرز و بوم یک پیام را تکرار کردهاند: «ایران تنها تو بمان»
در شرایطی که ایران با تجاوز آشکار یکی از خشنترین و افراطیترین رژیمهای معاصر مواجه شده یک استاد دانشگاه تأکید دارد مسئولیت ملی همه اقشار از نخبگان گرفته تا فرودستان در دفاع از تمامیت ارضی و وحدت سرزمینی بیش از پیش برجسته شده است، همچنان که حافظه تاریخی ملت ایران این لحظه را زمان بروز روح حماسی ایرانی و همصدایی ملت در برابر تجاوز میداند.
طی هزاران سال، ایران همواره صحنه بحرانها و چالشهای فراوانی بوده است؛ از هجوم اقوام و امپراتوریها گرفته تا تحولات سیاسی و اجتماعی پیچیده. با این وجود این بحرانها نه تنها موجب تضعیف این سرزمین نشدهاند بلکه به فرصتی برای بازسازی هویت، تقویت وحدت و خلق قهرمانانی بزرگ بدل شدهاند که حافظ جان و فرهنگ ایران بودهاند. در چنین بزنگاههایی روح ایران با قوت بیشتری به پا خواسته و مسیر تاریخ را به نفع خود رقم زده است.
در این راستا پژوهشگر «اسماعیل حسنزاده» عضو هیات علمی و استاد گروه تاریخ دانشگاه الزهرا پرداخته است تا چرایی و چگونگی مواجهه ایران با بحرانها را بررسی کند
هویت ملی ایران از دل رنگارنگیها میجوشد
حسنزاده با تأکید بر نقش تاریخی و تمدنی تنوع در هویت ملی ایران تصریح کرد: ایران سرزمین تنوعهاست؛ ایران از دوران باستان تاکنون در درون خود تنوع را پرورانده و حفظ کرده است. زیبایی ایران نیز در این تنوع و رنگارنگی است. تنوع را در قومیت و زبان، آبوهوا، هوا و فضا و جغرافیا را میتوان مشاهد کرد. یکی از مسائل مختلف که تنوع آن در دوران جدید مطرح شده تنوع دیدگاه سیاسی است. ایران به اندازه تنوع قومی و زبانی و ولایتی، دارای دیدگاه سیاسی متنوع است. این تنوع همچون جنگلی که هر نوع درخت در آن وجود دارد و این درختان از بلندقد تا کوتاه قد، در تکیه به هم و به موازات هم رشد میکنند، نقش مقوم دارند.
وی تاکید کرد: نابودی این تنوع ارزش و اعتبار جنگل را از بین خواهد بود. امروز تنوع به ایران زیبایی، قدرت، تداوم و استواری بخشیده است. دیدگاههای سیاسی متنوع نه تنها بد نیست بلکه ضامن بقا و قوام جامعه و دولت_ملت است. ما فرزندان ایرانزمین وارث و حافظ این تنوع هستیم. آن را به اخلاف خود به ودیعه خواهیم سپرد. تنوع جزیی از هویت ملی ماست.
این استاد دانشگاه ادامه داد: هرگاه این سرزمین توسط دشمن خارجی مورد تجاوز قرار بگیرد، هویت سیاسی و اجتماعی ما به طور خودکار به سوی اتحاد و انسجام سیاسی و اجتماعی پیش میرود.
امروز تنوع قومی به ایران زیبایی، قدرت، تداوم و استواری بخشیده؛ ما فرزندان ایرانزمین وارث و حافظ این تنوع هستیم. آن را به اخلاف خود به ودیعه خواهیم سپرد. تنوع جزیی از هویت ملی ماستحسنزاده با بیان اینکه مکانیسم انسجامبخشی در روندی گریزناپذیر و جبری در ذات هویت ایرانی فعال میشود، افرود: این ویژگی هویت ایرانی برخاسته از تنوع و رنگارنگیها در جامعه ایرانی است. گاهی برخی مخالفان و دشمنان از تنوع و تفاوتها، تفسیر اختلاف و گسست استنباط میکنند. خوانش رمزها و علائم توسط دیگران سرزمینی، موجب طمع دشمنان شده است. دشمنان تصور میکنند که ایران متنوع دچار اختلافشده در حالی که تنوع و تفاوت ذات فرهنگ ایرانی بوده و موجب دوام و بقای ایران است. این تنوع چند هزار سال در این سرزمین ریشه دارد.
ایران ققنوس بحرانها؛ وحدت ملی در برابر تجاوز اهریمنی
حسنزاده با اشاره به وضعیت کنونی کشور تصریح کرد: بر اثر استنباط اشتباه دشمنان امروز ایران گرفتار تجاوز شرورترین رژیم قرن قرار گرفته است. امروز ایران بیش از هر زمان دیگر به وحدت آحاد ملت و نمایش تنوع و تفاوتها در قالب یکصدا در دفاع از تمامیت ارضی نیاز دارد.
وی یادآور شد: ملت بزرگ ایران، ذهنیت تاریخی و تجربه زیادی از تجاوز اهریمنان در خاطر دارد. در این تجاوزها تا مرحله سوختن و نابودی جسمی پیش رفته اما روح ایرانی آسیبی ندیده و ققنوسوار از خاکستر تجاوزات سربلند بیرون آمده است. این تجاوزها و بحرانها به موتور محرک و پیش برنده ایران اهورایی بدل شده است. هرگاه سرزمین ایران مورد تجاوز اهریمنان قرار گرفته، روح ایرانی در جسم مردان بزرگ از کاوه، آرش، آریو برزن، بابک خرمدین، نظامالملک و دیگران قهرمانان حماسی و واقعی بیرون آمده و سرزمین اهورایی را از دشمنان اهریمنی نجات داده است.
او افزود: تجربه تاریخی تجاوز به خاک ایران در دوره معاصر پررنگتر و متنوعتر بوده و قهرمانان خود را پرورانده است. هر کدام از این قهرمانان مرگ را بر رفتن زیر بیرق دشمن اهریمنی ترجیح میدادند. بانگ ستارخانها در ذهنیت تاریخی ایرانیان باقی است.
استاد دانشگاه الزهرا خاطرنشان کرد: در دنیای مدرن جایگاه قهرمانان تاریخساز را نخبگان اعم از استادان، هنرمندان و سلبریتیها، فرودستان و دیگر نیروهای وطنخواه گرفتهاند. به این معنی که روح ایرانی چنان تار و پود ایرانیان را تافته و بافته است که آنان را به تنان متعدد با یک روح بدل کرده است.
«ابوالقاسم فردوسی این امر را در قالب بیت حماسی چه زیبا سروده است: «چو ایران نباشد تن من مباد بدین بوم و بر زنده یک تن مباد» این شعار همه ایرانیان است که تن من فدای ایران است. رابطه وثیق و جداناپذیر بین روح ایرانی و تن ایرانی ایجاد شده است. در این روح و تن همه یک بانگ و نوا دارند «ایران جان من است.»
باید نخبگان و آحاد ملت با بانگ «ایران جان من است» زیر پرچم ایران گرد آیند
بایستهها برای تقویت انسجام ملی در برابر تجاوز رژیم صهیونیستی
به باور استاد دانشگاه الزهرا باید نخبگان و آحاد ملت با بانگ «ایران جان من است» زیر پرچم ایران گرد آیند. حال «جان ما» مورد تجاوز اهریمنان و ضحاکان قرار گرفته است. بایستههایی برای تقویت وحدت ملی و همبستگی اجتماعی توسط تک تک آحاد ملت لازم است که اجرا کنند. در این میان نقش نخبگان بیش از دیگران است.
وی ادامه داد: از یک نگاه میتواند به چند موارد زیر از این بایستهها اشاره کرد:
۱. تولید محتوی درباره اهمیت و ارزش وطن.
۲. یادآوری نقشههایی که غربیان برای ایران و ایرانی کشیدهاند. این اولینبار نیست غرب ایران را درگیر جنگ میکند و آخرینبار نیز نخواهد بود.
۳. نگارش نامهها، بیانیهها برای تقویت و برجستهسازی روح ایرانی و انتشار آن.
۴. حضور پررنگ در فضای مجازی و تهیه پاسخ به شبهات و تبلیغات دشمن. یکی از ابزارهای اهریمنان تولید محتواهای پر دروغ و گمراه کننده است؛ برملا کردن ماهیت دروغ این محتوی نقش مهمی در آگاهی بخشی خواهد داشت.
۵. ایرانیان وطنخواه داخل و خارج کشور به هر وسیله و ابزاری قانونی، منطقی و معقول به نقش آگاهی بخشی همت گمارند.
۶. در دوران صلح و آرامش آحاد ملت پیگیر تنوع و تفاوتها هستند تا روح ایرانی را از قوه به فعل درآورند و به توسعه و دموکراسی و عدالت برسانند. در دوران تجاوز دشمن، یک جان و یک روح خواهند شد برای دفاع از تمامیت ایران و مجددا تحقق همه آرمانها.
یکی از ابزارهای اهریمنان تولید محتواهای پر دروغ و گمراهکننده است؛ برملاکردن ماهیت دروغ این محتوی نقش مهمی در آگاهیبخشی خواهد داشت۷. غربیان تلاش دارند اختلاف دیدگاههای ناشی از تنوع را به تضاد آشتیناپذیر تعبیر و تفسیر کنند و با فعالسازی و تبدیل آن به گسستها، نوعی بدبینی بین حاکمیت و ملت ایجاد کنند و زمینه تسلیم ایران را فراهم سازند. ملت نباید در وضعیت جنگ تحمیلی اجازه چنین مداخلات را به دشمنان خارجی بدهد.
۸. آحاد ملت به ویژه نخبگان جامعه در ضمن تاکید بر خواستهای قانونی خود در دوران صلح و آرامش در دوران جنگ اختلافها و تنوعات را کنار نهاده یک دل و یک جان برای پیروزی «جان عزیزمان ایران» تلاش خواهند کرد. نقد حاکمیت توسط آحاد ملت مساله داخلی است و نباید با تجاوز خارجی خلط شود.
۹. تاکید بر صلحدوستی ملت ایران، پذیرش قواعد نظام بینالمللی و تبری جستن از رادیکالیزه کردن نظام بینالملل.
۱۰. ایرانیان در ۲۵۰ سال اخیر هیچ تجاوزی به همسایگان خود نداشته اما همواره مورد تجاوز دیگران قرار گرفته است. باید به خاطر داشت که قصد تقدیس جنگ را نداریم. جنگ آفتزا و مصیبتبار است. اما فرهنگ ایرانی متاثر از فرهنگ عاشورایی است، «مرگ در جنگ» را بر «تسلیم و زندگی در عافیت» ترجیح میدهد. چون میداند خسارت و ضرری که از تسلیم میبیند به مراتب بیشتر از مقاومت و دفاع از خود و تمامیت سرزمینی است. چنین جنگها و مقاومتهاست که نتیجه گبخش خواهد شد.
وی تصریح کرد: ایران بار دیگر از خاکستر آتشی که اهریمنان بر افروختهاند، سر برخواهد افراشت و به پرواز درخواهد آمد و زمینه توسعه، دموکراسی و عدالت فراهم خواهد کرد.
- نویسنده : سمانه اسلامی