موج‌های آرامِ مرگبار
موج‌های آرامِ مرگبار
تابستان در مازندران، فصل سفر است؛ فصلی که آفتاب، دریا و تعطیلات، هزاران گردشگر را روانه سواحل خزر می‌کند.

اما همان‌جایی که باید خاطره‌سازترین لحظات شکل بگیرد، هر سال برای ده‌ها خانواده به فاجعه می‌انجامد. دریای خزر، با تمام زیبایی و جذابیتش، هنوز قربانی می‌گیرد؛ و این مرگ‌های خاموش، حاصل مجموعه‌ای از بی‌توجهی‌ها، ضعف نظارت، کم‌کاری دستگاه‌ها و مهم‌تر از همه، ناآگاهی عمومی است.

هلال‌احمر؛ تنها مانع میان زندگی و مرگ

در این آشفته‌بازار گردشگری بدون ضابطه، یک نهاد همچنان ایستادگی می‌کند؛ جمعیت هلال‌احمر. گزارشی که به‌تازگی منتشر شد، نشان می‌دهد در تابستان ۱۴۰۴، تنها طی هفته‌های ابتدایی، بیش از ۱۰۱ نفر از مرگ حتمی در دریا نجات یافتند. این عدد، با وجود تلخی ماجرا، نشانه‌ای روشن از حجم بالای خطر در سواحل مازندران است.

غلامعلی فخاری اشرفی، مدیرعامل هلال‌احمر استان مازندران از استقرار بیش از ۱۲۲ امدادگر، همراه با ۱۲۳۴ ناجی غریق در بیش از ۴۰۰ کیلومتر نوار ساحلی استان خبر داده و تأکید کرده است که همه امکانات و تجهیزات از جت‌اسکی گرفته تا آمبولانس و قایق، بسیج شده‌اند. اما آیا این‌ها کافی‌ست؟

در ظاهر، آمارها امیدوارکننده‌اند؛ کاهش ۵۰ درصدی تلفات نسبت به سال گذشته. اما نباید از یاد برد که این آمار حاصل کار شبانه‌روزی امدادگران است، نه نتیجه سیاست‌گذاری جامع. وقتی همچنان روزانه ده‌ها گردشگر بدون کم‌ترین شناخت از ساختار بستر دریا و جریان‌های شکافنده وارد آب می‌شوند، وقتی تابلوهای هشداردهنده نادیده گرفته می‌شوند، و وقتی بسیاری از سواحل فاقد مدیریت یکپارچه و موثر هستند، نباید به این کاهش موقت دل خوش کرد.

سواحل مازندران هنوز درگیر یک بلاتکلیفی مزمن هستند. دستگاه‌های مختلفی از شهرداری‌ها تا نهادهای امنیتی، هر یک بخشی از سواحل را اداره می‌کنند؛ اما نبود یک فرمانده واحد در مدیریت ساحلی، باعث شده سیاست‌ها ناهماهنگ، و اقدامات ناپیوسته باشند. همین تعدد متولیان، مانع اجرای یکپارچه طرح‌های نجات و آموزش عمومی شده است.

بارها و بارها گفته شده: شنا در مناطق غیرمجاز ممنوع است. اما واقعیت آن است که بخش زیادی از سواحل مازندران فاقد علائم هشداردهنده روشن، ایمن‌سازی لازم و حتی زیرساخت ابتدایی نظارت هستند. خانواده‌هایی که به امید تفریح به دریا می‌آیند، قربانی بی‌توجهی به حداقل استانداردهای ایمنی می‌شوند. و وقتی حادثه رخ می‌دهد، همه یاد هشدارها می‌افتند.

بزرگ‌ترین غایب این ماجرا، آموزش عمومی است. چرا هنوز بعد از این‌همه سال، آموزش‌های ساده‌ای مثل شناخت جریان شکافنده، اصول اولیه نجات و نشانه‌گذاری نقاط ایمن شنا در برنامه‌های فرهنگی مدارس، شهرداری‌ها و صداوسیما جایی ندارد؟ چرا به‌جای برنامه‌های پرهزینه بی‌ثمر، یک کمپین ملی آگاهی‌سازی درباره خطرات دریا راه نمی‌افتد؟

نقدی به مردم، نقدی به مسئولان

این‌که برخی از مردم بی‌احتیاطی می‌کنند، شکی نیست. اما مسئولیت نهادهای متولی برای کنترل، آموزش و پیشگیری، قابل چشم‌پوشی نیست. همان‌طور که مسئول جان مردم در جاده، وزارت راه است؛ مسئول امنیت جان گردشگر در دریا هم وزارت کشور، استانداری، هلال‌احمر و ناجیان‌اند. نمی‌توان مردم را مقصر دانست، وقتی تابلو، آموزش، نظارت و فرهنگ‌سازی در حد صفر است.

پیشنهادهایی برای مهار موج مرگ

تشکیل «ستاد مدیریت یکپارچه سواحل» با حضور همه نهادهای مرتبط

راه‌اندازی کمپین دائمی آموزش ساحلی در رسانه ملی و مدارس

تقویت زیرساخت‌های نجات غریق، خصوصاً در سواحل کمتر دیده‌شده

بازنگری در توزیع نیروهای امداد با استفاده از داده‌های نقاط حادثه‌خیز

توسعه فناوری‌های هشداردهنده هوشمند برای گردشگران (اپلیکیشن ساحل‌یاب، علائم دیجیتال)

تا زمانی که فرهنگ عمومی بی‌اعتنا به هشدارها، و دستگاه‌های مسئول گرفتار تعارف‌های اداری باشند، دریای خزر آرام نمی‌گیرد. خزر، با همه زیبایی‌اش، قربانی می‌خواهد؛ اما می‌توانیم این قربانیان را کم کنیم… اگر بخواهیم.

  • نویسنده : سمانه اسلامی