نوشا؛ روستایی در آستانه تغییر یا قربانی توسعه؟ 
نوشا؛ روستایی در آستانه تغییر یا قربانی توسعه؟ 
نوشا، روستایی در ارتفاعات دوهزار تنکابن، سال‌هاست که با بکر بودن و دسترسی دشوارش، به یکی از مقاصد خاص گردشگری در شمال کشور تبدیل شده است.

اما حالا، زمزمه‌هایی از ساخت جاده به این منطقه شنیده می‌شود؛ طرحی که موافقان آن را ضرورتی برای زندگی اهالی و مخالفان، تهدیدی برای طبیعت و هویت نوشا می‌دانند

نام روستای ییلاقی نوشا در ارتفاعات سه‌هزار تنکابن چندسالی است که با جاذبه‌های گردشگری از جنس اصالت و تجربه نو در شمال کشور گره خورده است. «روستای سوئیسی ایران» عنوانی است که پای متن پست‌های فضای مجازی که با تصاویری از نوشا منتشر شده به چشم می‌آید. اما موضوعی که این منطقه را بیش از طبیعت و معماری اصیل بومی‌اش به عنوان جاذبه‌ای متفاوت بر سر زبان‌ها انداخته، نرسیدن چرخِ خودروها به این روستاست. رسیدن به این روستا فقط با پای پیاده یا اسب و قاطر امکان‌پذیر است. البته برخی‌ها هم با موتور کوهستان گاهی مسیر جنگلی رسیدن به این روستا را طی می‌کنند.

در دنیای امروز، تصور همین تجربه و دسترسی متفاوت و کمیاب کافی است که، ذوق رفتن‌ به این روستا را در دل هر طبیعت‌گرد یا گردشگری که به دنبال کسب تجربه‌های نو و اصیل است، برانگیزد. به همین خاطر کارشناسان بر این باورند که اگر این مسیر پیاده‌راه با رد پای اسب و قاطر جای خود را به آسفالت و ماشین بدهد، «نوشا» دیگر «نوشا» نخواهد بود.

نوشا؛ روستای سوئیسی ایران در دل جنگل‌های هیرکانی

در دل ارتفاعات ۲۱۰۰ متری تنکابن، روستای ییلاقی نوشا با جمعیتی حدود ۴۰۰ نفر، همچون نگینی در جنگل‌های هیرکانی می‌درخشد. این منطقه که تنها چهار ماه از سال میزبان ساکنان دائمی است، در نیمه دوم سال به سکوت زمستانی فرو می‌رود. آنچه نوشا را از دیگر روستاهای شمالی متمایز کرده، نه فقط طبیعت چشم‌نواز و معماری بومی‌اش، بلکه بیگانگی‌اش با خودروهاست؛ ویژگی‌ای که آن را به مقصدی خاص برای گردشگران تجربه‌گرا بدل کرده است.

دسترسی به نوشا تنها از طریق پیاده‌روی، اسب، قاطر یا موتور کوهستانی ممکن است. همین محدودیت، نوشا را به نماد «گردشگری آهسته» یا Slow Tourism تبدیل کرده؛ سبکی از سفر که بر تجربه عمیق، سکوت و تعامل با طبیعت تأکید دارد.

در آن سوی دنیا، در عمق گراند کانیون آمریکا، روستای «سوپای» هنوز بدون ورود خودروها نفس می‌کشد و تردد به آن با پای پیاده، قاطر یا در صورت ضرورت با بالگرد انجام می‌شود. روستای «کلُوِلی» در انگلستان با خیابان‌های سنگی و شیب تند، همچنان با خودروها غریبه است و جابه‌جایی به آن با قاطر یا کالسکه انجام می‌شود. حتی در ایالت میشیگان آمریکا، جزیره «ماکیناچ» از سال ۱۸۹۸ ورود خودرو را ممنوع کرده است و امروز گردشگران برای حضور در همین روستا و درک تجربه‌ای خاص از اقامت در آن بلیت می‌خرند. «جزایر جیلی» در اندونزی و برخی جزایر فرانسه و یونان نیز همچنان دور از خودروها مانده‌اند و رفت‌وآمد در آن‌ها با دوچرخه، کالسکه یا پای پیاده انجام می‌شود.

این مثال‌ها نشان می‌دهد نبود خودرو و جاده نه ‌تنها ضعف نیست، بلکه امروز به یک مزیت رقابتی در صنعت درآمدزای گردشگری تبدیل شده است. گردشگران حالا به دنبال سکوت، طبیعت دست‌نخورده و تجربه‌ای متفاوت هستند؛ چیزی که «نوشا» به بهترین شکل ارائه می‌دهد. اما شاید اگر جاده‌ای تا این روستای ییلاقی ساخته شود، «نوشا» دیگر روستایی که اکنون هست، نباشد.

شاید این پرسش در ذهن ایجاد شود که چرا تاکنون مثل دیگر روستاها، جاده‌ای برای «نوشا» ساخته نشد یا مخالفت‌هایی برای آن وجود دارد؟ پاسخ در چند عامل کلیدی نهفته است.

دلیل نخست شرایط جغرافیایی است. «نوشا» در دل جنگل‌های هیرکانی و ارتفاعات صعب‌العبور قرار دارد. این مناطق اغلب در معرض خطر رانش زمین، یا فرسایش شدید هستند و جاده‌سازی در چنین محیطی پرهزینه و پرخطر است. علاوه بر این، آب‌وهوای ناپایدار و محدودیت دسترسی در ماه‌های سرد سال، نگهداری جاده را دشوار و غیراقتصادی می‌کند.

دلیل دوم، جمعیت کم و مهاجرت جوان‌ها است. وقتی تنها چند خانوار در ماه‌های خاص سال ساکن دائم هستند، سرمایه‌گذاری میلیاردی برای ساخت و نگهداری جاده توجیه اقتصادی ندارد.

عامل سوم، ملاحظات زیست‌محیطی و فرهنگی است. ورود جاده و خودرو، هویت سنتی روستا، معماری بومی و سکوت جنگل را نابود می‌کند. بسیاری از گردشگران، «نوشا» را برای همین بکر بودن و دشواری دسترسی انتخاب می‌کنند. تجربه‌ای که امروزه در صنعت گردشگری با عنوان «گردشگری آهسته» یا Slow Tourism شناخته می‌شود. در برخی کشورها، نبود جاده تبدیل به یک برند گردشگری شده و به جذب درآمد پایدار کمک کرده است. یعنی نبود جاده برای «نوشا» یک ضعف نیست، بلکه بخشی از هویت و مزیت رقابتی این روستای بکر است.

چالش‌های ساخت جاده؛ از طبیعت تا اقتصاد

دهیار روستای «نوشا» درباره ضرورت ساخت جاده و کمبود زیرساخت‌های این روستا به خبرنگار ملکان گفت: روستای «نوشا» در بخش کوهستانی دهستان دوهزار قرار دارد و با حدود ۴۰۰ خانوار، در فاصله ۲۰ کیلومتری از جاده اصلی واقع شده است. این روستا فاقد زیرساخت‌های ضروری از جمله جاده مناسب، پوشش تلفن همراه، خانه بهداشت و مدرسه است که زندگی اهالی را با مشکلات جدی مواجه کرده است.

اکبر گلیج، چالش با اداره منابع طبیعی را عامل اصلی اجرا نشدن جاده دسترسی عنوان کرد و افزود: برای دریافت مجوز ساخت جاده از منابع طبیعی پیگیری‌های لازم را از استاندار مازندران و فرماندار آغاز کرده‌ایم. منابع طبیعی نگران قطع درختان است، اما در شرایطی که جان مردم در خطر باشد، حفظ جان انسان‌ها اولویت دارد. قطع درخت بهتر از آن است که انسان بمیرد.

مظاهر گلیج عضو شورای روستا نیز در این زمینه به ملکان اظهار کرد: مسیری که برای دسترسی خودرو مشخص شده، حدود ۲۱ کیلومتر طول دارد. ما به دنبال آن هستیم که دست‌کم ۱۸ کیلومتر از این مسیر به صورت جاده خودرویی اجرا شود و ۲ کیلومتر پایانی برای پیاده‌روی باقی بماند تا ضمن حفظ بافت سنتی روستا، امکان تردد اضطراری فراهم شود. اهالی و مسئولان روستا تمایل ندارند جاده به داخل روستا برسد تا ساختار بومی منطقه دستخوش تغییر نشود.

وی نبود پوشش تلفن همراه را یکی از مشکلات اساسی این منطقه دانست و افزود: در روستای «نوشا» هیچ‌گونه آنتن‌دهی وجود ندارد و برای برقراری تماس ضروری، اهالی باید ۶ کیلومتر مسیر را طی کنند.

پیامدهای زیست‌محیطی جاده‌سازی در نوشا

اگرچه ییلاق «نوشا» در محدوده مناطق چهارگانه سازمان حفاظت محیط زیست قرار ندارد، اما ساخت جاده در قلب جنگل‌های هیرکانی و زیستگاه حیات وحش، بی‌تردید پیامدهای زیست‌محیطی به همراه خواهد داشت. در این میان، اظهارنظر اخیر یکی از مسئولان روستا مبنی بر اینکه «قطع درخت بهتر از جان‌باختن انسان است» واکنش‌های فراوانی در میان کارشناسان و دوستداران محیط زیست برانگیخته است. هرچند این سخن از دغدغه ایمنی مردم سرچشمه می‌گیرد، اما نادیده گرفتن ارزش جنگل‌ها و منابع طبیعی، تهدیدی جدی برای سلامت و امنیت نسل‌های آینده خواهد بود.

در همین ارتباط هادی منصورکیا، رئیس اداره حفاظت محیط زیست با اشاره به مخالفت بخش عمده‌ای از جوامع محلی با ساخت جاده روستا گفت: ابتدا مردم آن منطقه باید از پیامدهای ساخت جاده در دل جنگل، محل زیست حیات وحش و توسعه نامتوازن آگاه شوند.

وی ادامه داد: این‌که بگوییم جان انسان مهم‌تر از درختان است، به خودی خود پاسخی روشن ندارد. اگر چنین باشد، چرا برای انتقال بیماران، به‌جای هزینه میلیاردی ساخت جاده در منطقه کوهستانی، بالگرد و پایگاه اورژانس هوایی ایجاد نکنیم تا منطقه وسیعی از غرب استان از خدمات آن بهره‌مند شوند؟ چه تضمینی وجود دارد که همین جاده پرپیچ‌وخم باعث تصادف یا سقوط خودرو به دره نشود؟ جاده‌سازی یک علم است و آنچه برای ساخت جاده اهمیت دارد، ارزیابی‌ کارشناسی دقیق است.

منصورکیا پیرامون جاده‌سازی غیراستاندارد و قطع درختان و از بین رفتن پوشش گیاهی گفت: نخستین آسیب قطع درختان متوجه جوامع محلی است. در تابستان‌های خشکی که سال‌های اخیر پشت‌سر گذاشتیم شاهد روزهای ابری بدون بارش بودیم. این در حالی است که وجود درختان نقش مهمی در باروری ابرها دارد و از بین رفتن پوشش گیاهی تغییرات اقلیمی را تشدید می‌کند. نتیجه این روند، افزایش آسیب به جامعه محلی خواهد بود.

رئیس اداره حفاظت محیط زیست همچنین سیلاب، رانش زمین، نابودی دامداری و از دست رفتن منابع طبیعی را از دیگر پیامدهای قطع گسترده درختان دانست و افزود: هرگونه راه‌سازی باید پس از ارزیابی‌های کارشناسی دقیق، مطالعات اجتماعی، اقتصادی و فنی انجام شود. باید بررسی شود ساخت این جاده برای جمعیتی که فقط چند ماه در سال در منطقه حضور دارند، چه هزینه‌ای به‌همراه دارد و چه سودی نصیب جامعه محلی خواهد کرد.

نوشا در آستانه یک تصمیم تاریخی قرار دارد. ساخت جاده می‌تواند زندگی اهالی را تسهیل کند، اما اگر بدون در نظر گرفتن ملاحظات زیست‌محیطی و فرهنگی اجرا شود، ممکن است تیر خلاصی باشد بر قلب جنگل‌های هیرکانی و هویت منحصربه‌فرد این روستا.

آیا نوشا می‌تواند الگویی از توسعه متوازن باشد؟ یا در مسیر آسفالت‌شده، آرامش و اصالتش را از دست خواهد داد؟ پاسخ این پرسش، آینده نوشا را رقم خواهد زد.

 

  • نویسنده : سمانه اسلامی