طرحی که هنوز نسخه شفابخش ندارد
طرحی که هنوز نسخه شفابخش ندارد
بیش از یک دهه از آغاز اجرای طرح پزشک خانواده در استان مازندران می‌گذرد؛ طرحی که قرار بود نه‌تنها دروازه ورود مردم به نظام سلامت باشد، بلکه الگویی پایدار و مردمی برای دیگر نقاط کشور به شمار رود.

اما آن‌چه اکنون در کارنامه این طرح قابل مشاهده است، بیش از آن‌که برپایه یک «نظام سلامت‌محور» موفق بنا شده باشد، درگیر پیچیدگی‌های ساختاری، بی‌ثباتی منابع مالی، و گاه ناکارآمدی در اجراست.

طرح پزشک خانواده بر اساس سه اصل کلیدی پایه‌ریزی شد: پیشگیری، آموزش و ارجاع به‌موقع. هدف آن بود که بار مراجعات غیرضروری به متخصصان و بیمارستان‌ها کاهش یابد و با مراقبت مستمر، سلامت مردم به‌صورت فعالانه مدیریت شود. مازندران از سال ۱۳۹۱ همراه با فارس وارد این مسیر شد. اما خیلی زود مشخص شد زیرساخت‌های موردنیاز برای چنین طرحی، هنوز آماده نیست.

در حالی که هدف از این طرح، کاهش هزینه‌های درمانی و مدیریت بیماری‌های غیرواگیر مانند دیابت و فشارخون است، اما نبود برنامه‌ریزی مالی پایدار، کمبود پزشک، ناهماهنگی بین پزشکان خانواده و متخصصان، و ضعف سامانه ارجاع، عملاً این اهداف را به مخاطره انداخته است.

مازندران در طول این سال‌ها، به عنوان پایلوت پزشک خانواده توانسته در شناسایی بیماران دیابتی رتبه‌دار شود؛ اما آیا صرف شناسایی بیماران، نشان از موفقیت طرح دارد؟ کارشناسان حوزه سلامت بر این باورند که طرح پزشک خانواده در مازندران بیشتر به شکل «نیمه‌کاره» اجرا شده و هنوز در برخی مناطق، ارجاع بیمار به پزشک متخصص با پرداخت مستقیم و خارج از نظام ارجاع انجام می‌شود.

یکی از پزشکان خانواده در یکی از شهرستان‌های مرکزی استان در گفت‌وگو با ملکان می‌گوید:دریافت ویزیت آزاد توسط برخی پزشکان خانواده، نبود پیوست فرهنگی مناسب، و پرداخت‌های نامنظم از سوی بیمه‌ها باعث شده اعتماد عمومی به این طرح کاهش یابد.

ساختار مالی؛ حلقه مفقوده اعتماد

یکی از اصلی‌ترین ضعف‌های پزشک خانواده، بی‌ثباتی در منابع مالی آن است. پرداخت کارانه پزشکان، معوقات ماماها، و تاخیر در تخصیص بودجه به مراکز جامع سلامت باعث شده است بخشی از پزشکان رغبتی برای حضور مستمر در این طرح نداشته باشند. این موضوعی بود که اخیراً وزیر بهداشت نیز به آن اشاره کرد و خواستار بازنگری در ساختارهای مالی و اجرایی طرح پزشک خانواده شهری و روستایی شد.

دکتر محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت، در سفر خود به مازندران تأکید کرد که «ساختارهای فعلی، کارآمد نیستند و طرح باید با نگاه کارشناسانه و بومی بازطراحی شود.»
اما این بازنگری، چه زمانی قرار است اجرایی شود؟ و آیا سیاست‌های وزارت بهداشت، همراه با پشتوانه مالی پایدار خواهد بود یا همچنان در بر همان پاشنه خواهد چرخید؟

مازندران، نیازمند بازنگری ساختاری

دکتر محمدصادق رضایی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی مازندران، در نشست اخیر خود با وزیر بهداشت از چالش‌های اجرایی در شهرستان‌های جویبار و میاندورود پرده برداشت. به گفته او، نظام ارجاع در این شهرستان‌ها شروع شده اما با چالش‌هایی نظیر کمبود منابع مالی، ساختار ناکارآمد و عدم همکاری تخصصی مواجه است.

او تأکید کرد که برای رسیدن به یک مدل موفق و پایدار باید اصلاحات اساسی در لایه‌های اجرایی انجام شود. به گفته رضایی، اگر پزشک خانواده بخواهد نقش واقعی خود را در مسیر پیشگیری و مراقبت ایفا کند، لازم است نه‌تنها نظام ارجاع، بلکه پرداخت مبتنی بر عملکرد نیز عملیاتی شود.

اگر چه اکنون جمعیت مازندران به طور کامل تحت پوشش پزشک خانواده قرار دارند، اما این پوشش ظاهری نباید مانع دیدن واقعیت‌های عمیق‌تر شود. مردمی که به پزشک خانواده مراجعه می‌کنند، هنوز نمی‌دانند خدمات باید رایگان باشد یا نه؛ برخی از آن‌ها هنوز گمان می‌کنند پزشک خانواده همان پزشک عمومی مرکز درمانی است.

از سوی دیگر، برخی پزشکان نیز به دلیل نداشتن انگیزه مالی یا بار کاری بالا، از انجام کامل وظایف خود خودداری می‌کنند. کنترل فشارخون، غربالگری دیابت، پیگیری مادران باردار و نوزادان، اگرچه در بسته خدمات پزشک خانواده گنجانده شده، اما در عمل، با ضعف جدی در پیگیری مواجه است.

پروژه بیمارستان امام خمینی (ره) تنکابن یکی از طرح‌های درمانی کلیدی مازندران است که وزیر بهداشت در سفر خود، خواستار تسریع در تجهیز و بهره‌برداری مرحله‌ای آن شد. اما همین پروژه نیز سال‌هاست در پیچ‌وخم بروکراسی و کمبود اعتبار گرفتار مانده و هنوز نقطه پایان آن مشخص نیست.

اگر یکی از پایه‌های موفقیت طرح پزشک خانواده، دسترسی به خدمات تخصصی در سطوح بالاتر ارجاع است، پس باید همزمان با گسترش پزشکان خانواده، زیرساخت‌های درمانی منطقه‌ای نیز به سرعت توسعه یابند.
طرح پزشک خانواده، امروز در مازندران نیازمند چیزی فراتر از «بازنگری» است؛ نیازمند یک بازتعریف کامل از اهداف، سازوکار، نقش مردم و پزشکان، و مهم‌تر از همه، مدل مالی پایدار است.

تا زمانی که پرداخت‌ها منظم نباشد، ارجاع‌ها به درستی انجام نشود، مردم آموزش نبینند، و پزشکان از نظر شغلی و حرفه‌ای تأمین نشوند، این طرح در حد یک رویای نیمه‌کاره باقی خواهد ماند.

مازندران می‌تواند همچنان پایلوت باشد، اما نه صرفاً به‌عنوان نمونه‌ای برای آزمون‌وخطا، بلکه به‌عنوان الگوی ملی اصلاح ساختار درمان عمومی. این مهم اما در گرو اراده سیاسی، تخصیص منابع، و شفاف‌سازی است؛ چیزی که در سال‌های گذشته، کمتر دیده شده است.

  • نویسنده : سمانه اسلامی