روندی که بیش از آنکه مبتنی بر تواناییهای ذهنی و هوش ذاتی دانشآموزان باشد، به میزان تلاش، تمرینهای مکرر، و البته توان مالی خانوادهها گره خورده است.
نگاهی به تبلیغات گسترده مؤسسات آموزشی در فضای مجازی و سطح شهر با عناوینی نظیر «رازهای موفقیت در آزمون تیزهوشان»، «کلاسهای ویژه با برترین اساتید» یا «آمادگی تضمینی ورود به تیزهوشان»، نشان میدهد که بازار ورود به این مدارس به صنعتی آموزشی و پررونق تبدیل شده است. صنعتی که در آن، والدینی با دغدغه موفقیت فرزندانشان، گاه هزینههای چند ده میلیونی برای ثبتنام در کلاسها، آزمونها و دورههای آمادگی پرداخت میکنند.
هوش یا تمرین؟ مسئله این است
دکتر ناصری، کارشناس آموزش و پرورش، در گفتوگو با ملکان میگوید: «در گذشته، ورود به مدارس تیزهوشان بر پایه سنجش استعدادهای فکری، خلاقیت و توانایی تحلیل دانشآموزان بود، اما امروز فرایند آمادهسازی برای آزمون بیش از هر چیز به تمرین مهارت تستزنی، حضور در کلاسهای فشرده و استفاده از بانکهای سوال پرتکرار وابسته است.»
این تغییر رویکرد، به گفته بسیاری از تحلیلگران، موجب شده است تا مفهوم «تیزهوش» در نظام آموزشی دچار خدشه شود. در واقع، امروز نه تنها دانشآموزان با هوش متوسط، بلکه حتی برخی از دانشآموزان با انگیزه پایین اما با پشتوانه مالی قوی نیز میتوانند با تکرار و تمرین مداوم، وارد این مدارس شوند.
نابرابری در دسترسی به منابع آموزشی یکی از اصلیترین انتقادها به وضعیت فعلی مدارس تیزهوشان است. خانوادههایی که توان پرداخت شهریه مؤسسات آموزشی را ندارند، به طور طبیعی از رقابت بازمیمانند. این شکاف، به اعتقاد صاحبنظران، تهدیدی جدی برای عدالت آموزشی محسوب میشود.
ترکیب دانشآموزانی که به شیوه سنتی و بر اساس استعداد واقعی پذیرفته شدهاند با دانشآموزانی که به واسطه تمرین فشرده و پشتیبانی مالی وارد مدرسه شدهاند، به زعم کارشناسان آموزشی، یکی دیگر از چالشهای جدی است. این وضعیت، نه تنها کیفیت آموزش را تحتتأثیر قرار داده، بلکه انگیزه معلمان و حتی دانشآموزان مستعد را نیز با مشکل مواجه کرده است.
مدرسهای که زمانی مأمن نخبگان علمی کشور بود، اکنون با پدیدهای روبهرو است که برخی از تحلیلگران آن را «تیزهوشنمایی سازمانیافته» مینامند.
فاصله با آرمانهای عدالت آموزشی/ راهکار تقویت مدارس عادی
در همین ارتباط رئیس آموزش و پرورش شهرستان تنکابن با انتقاد از نحوه ورود دانشآموزان به مدارس تیزهوشان، گفت: امروزه بسیاری از دانشآموزان با تکیه بر کلاسهای فوقبرنامه، آموزشهای تستزنی و برنامهریزیهای آموزشی مستمر، به این مدارس راه مییابند؛ این دانشآموزان، سختکوش هستند نه تیزهوش.
جعفر پلهم صالحی بیان اینکه تعداد این مدارس باید در سطح استان بهصورت محدود فعالیت داشته باشند، نه اینکه از ۳۳ شهرستان، در حدود ۲۰ شهرستان مدارس تیزهوشان، نمونه دولتی و شاهد وجود داشته باشد، تصریح کرد: روند فعلی را بیعدالتی آموزشی و مغایر با آرمانهای انقلاب اسلامی است. بر همین اساس هم شعار دولت چهاردهم به ویژه شخص رئیس جمهور، عدالت آموزشی همراه با تعمیق کیفیت آموزش در مدارس عادی است و باید به آن پایبند بود.
او با اشاره به اینکه تصمیمگیری درباره محدود کردن مدارس خاص در اختیار شهرستانها نیست، گفت: ما در سطح شهرستان تنکابن برای تعدیل این وضعیت تلاش میکنیم مدارس عادی را با راهکارهای مختلف تقویت کنیم تا عدالت آموزشی برقرار شود.
این مقام مسئول بهکارگیری معلمان باتجربه در مدارس عادی را یکی از اقدامات مهم در این راستا دانست و افزود: با همکاری سرگروههای آموزشی، بخش قابل توجهی از معلمان توانمند را به این مدارس هدایت کردهایم. همچنین نوسازی و بهسازی مدارس عادی نیز در دستور کار قرار دارد و بهتدریج با تأمین منابع مالی در اجرایی میشود.
راهکار چیست؟
کارشناسان بر این باورند که بازگشت به مأموریت اصلی مدارس تیزهوشان تنها از مسیر اصلاح سیاستهای آموزشی میگذرد. در این میان، سه محور اصلی پیشنهاد میشود:
بازنگری در شیوه پذیرش دانشآموزان: بهجای تمرکز صرف بر آزمونهای تستی، میتوان از ارزیابیهای ترکیبی شامل مصاحبه، سنجش خلاقیت، عملکرد تحصیلی مستمر و حتی پروژههای علمی استفاده کرد.
تقویت مدارس دولتی عادی: ارتقای کیفیت آموزشی در مدارس دولتی، بهویژه در مناطق محروم، میتواند شکاف بین مدارس خاص و عادی را کاهش دهد.
ایجاد فرصتهای برابر آموزشی: ارائه خدمات آموزشی رایگان یا یارانهای به دانشآموزان مستعد، اما کمبرخوردار، از طریق طرحهای حمایتی و دولتی، میتواند بخشی از نابرابری را جبران کند.
پرسشی که امروز ذهن بسیاری از والدین، معلمان و سیاستگذاران را مشغول کرده این است: آیا مدارس تیزهوشان همچنان محلی برای کشف استعدادهای واقعی هستند یا به مؤسساتی بدل شدهاند که «قدرت خرید» بهجای
«توان ذهنی» سرنوشت دانشآموزان را تعیین میکند؟
برای مقابله با این چالش عدالت آموزشی، ضروری است که سیاستهای آموزشی بهگونهای اصلاح شوند که عدالت آموزشی را در تمامی سطوح تحصیلی تضمین کنند. تقویت مدارس دولتی عادی از طریق بهبود زیرساختها، آموزش معلمان و ارائه برنامههای آموزشی متنوع میتواند به تحقق این هدف کمک کند. همچنین، ایجاد فرصتهای برابر برای تمامی دانشآموزان، بدون توجه به وضعیت مالی یا اجتماعی آنها، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در نهایت، با اتخاذ این رویکردها، میتوان به سمت نظام آموزشی عادلانهتری حرکت کرد که در آن استعدادهای واقعی شناسایی و پرورش یابند، نه صرفاً دانشآموزانی که توان مالی بیشتری دارند.
- نویسنده : سمانه اسلامی