روایت یک رویداد الهامبخش برای بازآفرینی مسئولیتپذیری محیط زیستی در مازندران
رویدادی با عنوان «زیستبان» که نه صرفاً یک همایش، بلکه تمرینی اجتماعی برای بازخوانی نقش ما انسانها در برابر طبیعت بود. این برنامه با حضور فعالان فرهنگی، مربیان آموزشی، رسانهها و شهروندانی برگزار شد که باور دارند حفاظت از محیط زیست، وظیفهای ملی و همگانی است.
در مرکز این رویداد، سخنرانی تأثیرگذار محمدرضا کنعانی، مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران، قرار داشت؛ سخنرانیای که بهدرستی میتوان آن را «مانیفست مشارکتمحور محیط زیستی» دانست. او با بیانی علمی، شفاف و انسانگرایانه تلاش کرد تا مفهوم محافظت از محیط زیست را از سطح وظایف اداری و گزارشهای خشک بیرون بکشد و به قلب مردم، رسانهها و نهادهای اجتماعی پیوند بزند.
اکوسیستم فقط جنگل و دریا نیست؛ مدیریت هم یک اکوسیستم است
کنعانی در ابتدای سخنانش، با تکیه بر تعریف علمی اکوسیستم، آن را متشکل از اجزای زنده و غیرزندهای دانست که در پیوندی پیچیده و مداوم، تعادل حیات را حفظ میکنند. او سپس با گسترش این مفهوم به ساختار مدیریتی کشور، بهویژه در حوزه محیط زیست، تاکید کرد:
اکوسیستم مدیریت محیط زیستی، شبکهای از نهادها، افراد، قوانین، برنامهها و نیروهای فرهنگی و اجتماعی است که تنها در صورت گفتوگو، شفافیت و همکاری مستمر میتواند به پایداری منجر شود.»
این نگرش تازه، پرده از لزوم عبور از شیوههای سنتی و دستوری برمیدارد؛ شیوههایی که اغلب ناکارآمد بوده و موجب شکاف میان مردم و حاکمیت در حوزه مسائل زیستمحیطی شدهاند.
در بخش دیگری از سخنرانی، کنعانی با استناد به اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، یادآور شد که حفاظت از محیط زیست، «وظیفهای همگانی» است. اما چرا با وجود این اصل، هنوز بسیاری از شهروندان خود را بیارتباط با تخریب محیط زیست میدانند؟ چرا هنوز فرهنگ زبالهریزی در طبیعت، سدسازیهای غیرکارشناسی، شکار بیرویه و بهرهکشی تجاری از منابع طبیعی، نهادینه نشدهاند؟
پاسخ، به گفته کنعانی، در نبود گفتمان فراگیر و مشارکت مردمی نهفته است. او اصل پنجاهم را نهتنها یک بند قانونی، بلکه زیربنایی برای شکلگیری «حکمرانی همافزا» میداند؛ مدلی که در آن همه افراد جامعه، از مدیر تا دانشآموز، خود را در قبال طبیعت پاسخگو میدانند.
زیستبان فقط محیطبان نیست؛ یک نقش اجتماعی برای همه
یکی از کلیدیترین مفاهیم این نشست، شعار محوری «ما همه زیستبانیم» بود؛ مفهومی که با آن، تعریف زیستبان از نگهبانی صرف منابع طبیعی، به نقشی اجتماعی، تربیتی و فرهنگی ارتقا یافت. کنعانی در اینباره گفت:
«زیستبان فقط محیطبان نیست. هرکس که دانش، دغدغه یا توانمندی برای پاسداری از طبیعت دارد—از معلم و خبرنگار گرفته تا روحانی، دهیار، هنرمند، مادر خانهدار یا دانشآموز—نقشی مؤثر در اکوسیستم حفاظت ایفا میکند.»
در این نگاه، مشارکت به معنای حضور نمادین در برنامههای مناسبتی نیست، بلکه به معنای ورود آگاهانه و خلاقانه اقشار مختلف جامعه به عرصه حفاظت از طبیعت است؛ از تولید محتوای زیستمحیطی در رسانهها تا آموزش در مدارس، از پیگیری قضایی پروندههای تخریب جنگل تا تشکیل شوراهای محلی حافظ منابع طبیعی.
کنعانی در بخش پایانی سخنان خود، با ترسیم تصویری از «منظومه نقشآفرینان محیط زیستی» خواستار انسجام نهادی، پرهیز از رقابتهای موازی، و جلب اعتماد عمومی شد. به باور او، اگر یکی از اجزای این شبکه تضعیف شود، اصل «همکاری» به «برخورد» تبدیل میشود و در نهایت، تخریب محیط زیست نه بهدلیل کمبود منابع، بلکه بهخاطر نبود هماهنگی تشدید میشود.
رویداد زیستبان، فقط یک گردهمایی نبود؛ تمرینی بود برای یک بازاندیشی جدی در مفهوم مشارکت، مسئولیتپذیری و حکمرانی مردمی در حوزه محیط زیست. این رویداد با حضور گسترده فرهنگیان، فعالان اجتماعی، رسانهها و حتی کودکان، نشان داد که امید به تغییر، هنوز زنده است—مشروط به آنکه مردم نه فقط مخاطب، بلکه بازیگر این تغییر باشند.
جمله پایانی این برنامه—«ما زیستبان هستیم»—بهخوبی نمایانگر هدف اصلی آن بود: اینکه حفاظت از طبیعت، نه یک وظیفه اضافی، بلکه بخشی از هویت انسانی و ملی ماست.
- نویسنده : سمانه اسلامی