صدایی لرزان و آشفته پشت خط است: «من بچهم رو نمیتونم نگه دارم… هر شب داد میزنه… کمکم کنید». این تماس، آغاز مأموریتی است که شاید در هیچ قاب خبری دیده نشود، اما هر روز جان انسانی را نجات میدهد.
اورژانس اجتماعی همان ریسمان نجاتیست که وقتی سازوکارهای سنتی خانواده، قانون یا عرف از پاسخ بازمیمانند، به دست نجاتجویان اجتماعی سپرده میشود. نجاتگرانی بیادعا، بیلباس فرم، بیهیاهو. اما مؤثر، دقیق، و سرنوشتساز.
خط ۱۲۳؛ جایی برای آنهایی که جایی ندارند
خط ۱۲۳ برای بسیاری فقط یک عدد است. اما برای زنی که از خشونت خانگی جان به در برده یا برای کودکی که روزها غذا نخورده، این عدد به معنای زندگی است. اورژانس اجتماعی نه یک شماره، بلکه شبکهای از امید، تخصص و همدلی است؛ یک سامانه در سایه، اما با نقشی درخشان در سلامت روانی و اجتماعی کشور.
مدیرکل بهزیستی مازندران، فریماه بریمانی در گفتوگو با «ملکان» از بیش از ۳۱ هزار تماس با خط ۱۲۳ در سال گذشته خبر میدهد. این تماسها به خدمات تخصصی مددکاری، روانشناسی، درمانی، قضایی و حتی نگهداری موقت در مراکز حمایتی منتهی شدهاند.
اما این آمار فقط عدد نیستند؛ آنها هزاران داستاناند. داستان کودکانی که دوباره مدرسه را دیدند، زنانی که امنیت را تجربه کردند، و مردانی که از مرز خودکشی بازگشتند.
مداخلهای فراتر از پاسخ
مددکاران اورژانس اجتماعی نه فقط پاسخدهندگان به بحراناند، بلکه بازیگران صحنه ترمیم اجتماعیاند. برخلاف سایر دستگاههای واکنشی، تیمهای اورژانس اجتماعی نقشی فعال در پیشگیری، مداخله و پیگیری پس از بحران دارند.
در مازندران، ۱۹ مرکز فعال اورژانس اجتماعی و سه مرکز نگهداری موقت سطح یک و دو در شهرهای ساری، آمل و نوشهر، ساختار حمایت را تکمیل کردهاند. بریمانی معتقد است سه ویژگی “تخصصی بودن، بهموقع بودن و در دسترس بودن”، اورژانس اجتماعی را به نهادی بیبدیل در ساختار حمایتی کشور بدل کرده است.
آنچه کمتر در رسانهها دیده میشود، چهرههای پشت این خدمات است. مددکارانی که در گرمای ظهر یا سرمای شب، بدون چشمداشت مالی، روان و جانشان را در کف دست گرفته و به دل محلهها میزنند.
یکی از مددکاران با ۸ سال سابقه میگوید: «ما با کودکانی روبرو شدیم که روزها غذا نخورده بودند یا زنانی که مثل زندانی در خانههایشان زندگی میکردند. این دردها را فقط وقتی میفهمی که در میدان باشی.»
برای آنها، دستمزد، تنها رقم نیست. گاهی نجات یک زندگی، لبخند یک کودک، یا پیامک کوتاهِ «خوبم، مرسی» از سوی یک مادر آسیبدیده، همه چیز است.
بحرانهایی که دیده نمیشوند
جامعه امروز ما، باوجود تحولات تکنولوژیک و ارتباطی، همچنان درگیر لایههای پنهان خشونت و آسیب است. خشونت خانگی، کودکآزاری، سالمندآزاری، معلولآزاری، اعتیاد، فقر، بیکاری، مهاجرت، افسردگی، خودکشی و فروپاشی ساختار خانواده، همچون زخمهایی عمیق در جان جامعه رخنه کردهاند.
اما بسیاری از این بحرانها پشت درهای بسته باقی میمانند. در چنین شرایطی، اورژانس اجتماعی نخستین نقطه تماس با پنهانترین بحرانهای انسانی است. جایی که نه قاضی است و نه مأمور قانون، بلکه مأمنی برای گوش سپردن، درک کردن و دست گرفتن.
آیا تاکنون در ترافیک شهری، خودروی سفیدرنگ اورژانس اجتماعی را دیدهاید؟ آیا از خود پرسیدهاید آنها کجا میروند؟ پشت درهای بسته چه فاجعهای در حال رخ دادن است؟
این مأموریتهای بیسر و صدا، گاه شامل ورود به خانههایی است که کودک با زنجیر به بخاری بسته شده، یا زنی پس از ماهها خشونت بالاخره جرأت کرده تماس بگیرد. گاهی، تنها وجود یک مددکار کافیست تا سرنوشت یک نوجوان از اعتیاد یا خودکشی به تحصیل و زندگی تغییر مسیر دهد.
اگرچه ساختار اورژانس اجتماعی در مازندران نسبت به بسیاری از استانها فعالتر و کارآمدتر است، اما موانعی همچون کمبود نیرو، محدودیت منابع مالی، فرسودگی تجهیزات و گمنامی در فضای رسانهای، تهدیدی جدی برای پایداری این شبکه نجات است.
سیاستگذاران اجتماعی باید به اورژانس اجتماعی نه بهعنوان یک نهاد کمکی، بلکه یک بازوی حیاتی در مدیریت آسیبهای اجتماعی نگاه کنند. خط ۱۲۳ باید همانقدر شناختهشده باشد که شماره پلیس یا آتشنشانی؛ چون در بسیاری از بحرانها، این خط، خط اول و آخر نجات است.
چه باید کرد؟
افزایش بودجه و منابع انسانی: برای افزایش کیفیت مداخلات و گسترش پوشش مناطق روستایی و کمبرخوردار.
ارتقاء آموزش مددکاران: در حوزههای سلامت روان، حقوق کودک و خانواده، مواجهه با بحرانهای نوپدید (فضای مجازی، خشونتهای نوین).
آگاهسازی عمومی: با استفاده از رسانهها، مدارس، مساجد و مراکز عمومی برای معرفی خدمات اورژانس اجتماعی.
همافزایی با سایر دستگاهها: همکاری موثر با قوه قضائیه، آموزش و پرورش، نیروی انتظامی، شهرداریها و نهادهای خیریه.
. ایجاد امنیت شغلی برای مددکاران: آنان که در قلب بحران حاضر میشوند، باید از حمایت روانی، حقوقی و مالی کافی برخوردار باشند.
بگذارید این قهرمانان، تنها نمانند
شاید هیچگاه نامشان را نشنویم، تصویری از آنها نبینیم یا صدایشان در تریبونها پخش نشود. اما اگر جامعهای امنتر میخواهیم، باید بدانیم بخش مهمی از آن، مرهون همین نجاتگرانیست که در سکوت، زخمهای اجتماعی را پانسمان میکنند.
بیایید برای یکبار هم که شده، به جای هیاهوی سیاست و سرگرمی، صدای این قهرمانان خاموش را بشنویم.
خط ۱۲۳ نه فقط یک شماره اضطراری، بلکه دلیلی برای ادامه زندگی انسانهاییست که شاید دیگر هیچ امیدی ندارند.
- نویسنده : سمانه اسلامی