سمانه اسلامیورکی
آسمانی خاکستری، کوههایی بیبرف، و حیاتوحشی که یکی پس از دیگری در برابر بیتوجهیها تاب نمیآورند؛ اینها سه نشانه از وضعیتی است که بسیاری آن را «قرمز» توصیف میکنند.
آلودگی هوای مازندران؛ ورود رسمی به فهرست شهرهای آلوده
آلودگی هوا تا یک دهه پیش، برای اغلب مردم مازندران پدیدهای «غیرمعمول» به شمار میرفت. اما نخستینبار در دهم دی ۱۳۹۶ با قرار گرفتن نام ساری در بین شهرهای آلوده کشور، زنگ خطری که چند سال نادیده گرفته شده بود به صدا درآمد. از آن روز تا امروز، آلودگی هوا از یک هشدار مقطعی، به یک مسئله پایدار تبدیل شده است.
در روزهای اخیر دوباره تصاویر آسمان خاکستری آمل، نوشهر، چالوس و ساری به سوژه پرمخاطب فضای مجازی بدل شد؛ جایی که کاربران نوشتند: «مدت زیادی است رنگ آبی آسمان را شاید پنج روز در ماه ببینیم.»
هرچند سازمان محیط زیست منشأ این آلودگی را عمدتاً به گردوغبار وارداتی از ترکمنستان نسبت میدهد، اما نادیده گرفتن عوامل داخلی خود نوعی سادهسازی واقعیت است: مازوتسوزی نیروگاه نکا، فعالیت غیراستاندارد برخی صنایع و معادن، رشد بیضابطه خودروها و عملکرد نامتناسب نیروگاه زبالهسوز نوشهر، سالهاست در فهرست عوامل تشدیدکننده آلودگی قرار دارند.
اکنون با انتشار نخستین اطلاعیه رسمی درباره ضرورت خودمراقبتی شهروندان—آن هم در آبانماه—بهنظر میرسد مازندران رسماً وارد دورهای شده که آلودگی هوا دیگر مهمان ناخوانده نیست؛ بلکه به یک چالش دائمی تبدیل شده است.
دماوندِ بیبرف و علمکوهِ تشنه؛ نشانههای تغییر اقلیم
همزمان با آلودگی هوا، تصاویر جدیدی از دماوند و علمکوه در شبکههای اجتماعی دست به دست شد؛ تصاویری که حتی کوهنوردان باتجربه را غافلگیر کرد. روایتی که این روزها دست به دست میچرخد میگوید: «این موقع سال همیشه دامنههای علمکوه از برف سفید میشد، اما امسال خشکِ خشک است؛ مثل مزرعهای که تازه درو شده.»
این وضعیت به گفته کارشناسان، نه یک نوسان موقتی، بلکه نتیجه مستقیم تغییرات اقلیمی و افزایش دما در البرز مرکزی است. دماوند و علمکوه نهفقط نمادهای طبیعی ایران، بلکه منابع مهم ذخیره آب برای بخش بزرگی از شمال کشور بهشمار میروند. کاهش برف در این ارتفاعات، یعنی کاهش آبهای سطحی و زیرزمینی، فرسایش خاک، و تغییر الگوی جریان رودخانهها در سالهای آینده.
افکار عمومی در شبکههای اجتماعی از این پدیده با عنوان «کوههای بیرمق» یاد میکند؛ نشانهای از اینکه مخاطبان امروز، بیش از گذشته نسبت به تغییرات اقلیمی حساس شدهاند و این حساسیت، اگرچه از دل نگرانیها برآمده، اما خود فرصتی برای مطالبهگری عمومی است.
حیاتوحش الیمالات؛ مرگ ونداد و پرسشهای بیپاسخ
در کنار آسمان خاکستری و کوههای بیبرف، مرگ «ونداد»، ببر نر پارک حیاتوحش الیمالات، موج تازهای از انتقادها را رقم زده است؛ بهویژه آنکه پیش از این دو شیر نیز در همین مجموعه تلف شده بودند. کاربران فضای مجازی با انتشار فیلمهایی از شرایط نگهداری حیوانات، پرسشهای تند و مستقیمی مطرح کردند: چطور مجموعهای که درآمد دارد، دامپزشک متخصص حیاتوحش ندارد؟ چرا بعد از چندین تلفات، هیچ گزارش شفافی ارائه نشده؟
در مازندران که روزگاری زیستگاه گونههای ارزشمند بوده، مرگ پیدرپی حیوانات در مجموعههای دستساز انسانی، فقط یک حادثه تلخ نیست؛ آینهای از ضعف نظارت، نبود استانداردهای نگهداری و گمشدن مسئولیت در میان نهادهای مختلف است.
بحرانهایی که نیازمند واکنش فوری است
سه سوژهای که در روزهای اخیر فضای مجازی مازندران را داغ کرده، سه نشانه مستقل نیستند؛ بلکه سه ضلع یک بحران واحد هستند: بحران مدیریت محیط زیست.
از آلودگی هوا تا تغییرات اقلیمی و ضعف مدیریت حیاتوحش، مجموعهای از مشکلات به هم پیوستهاند که اگر امروز دربارهشان گفتوگو نشود، فردا گریبانگیر همه خواهد شد.
اکنون که حساسیت اجتماعی نسبت به این موضوعات افزایش یافته، فرصتی فراهم است برای بازتعریف سیاستهای محیطزیستی استان. سیاستهایی که اگر دیر اجرا شوند، ممکن است آنچه امروز در قالب هشدارهای پراکنده میبینیم، فردا به واقعیتی برگشتناپذیر تبدیل شود.
- نویسنده : سمانه اسلامی






































































































