ابرچالش پسماند در شمال ایران
ابرچالش پسماند در شمال ایران
استان مازندران با تولید روزانه بیش از ۴۶۰۰ تن زباله، درگیر یکی از پیچیده‌ترین بحران‌های زیست‌محیطی کشور است.

این حجم عظیم پسماند، که بخشی از آن در دل جنگل‌های هیرکانی، حاشیه رودخانه‌ها و سواحل خزر انباشته می‌شود، نه‌تنها چهره طبیعت را مخدوش کرده بلکه سلامت عمومی، اقتصاد محلی و سرمایه اجتماعی را نیز تهدید می‌کند.

پسماند در مازندران دیگر صرفاً یک ناهنجاری بصری نیست؛ بلکه به یک زنجیره تهدیدآمیز بدل شده است. ترکیب غالب زباله‌ها شامل مواد آلی، پلاستیک‌های غیرقابل تجزیه و شیرابه‌های سمی است که به سرعت به منابع آب، خاک و حتی زنجیره غذایی دریایی نفوذ می‌کنند.

مطالعات میدانی نشان داده‌اند که رسوبات ساحلی در جنوب دریای خزر به نقاط تجمع میکروپلاستیک‌ها تبدیل شده‌اند، که این امر نه‌تنها نشانگر آلودگی شدید است بلکه معیشت جوامع ساحلی را نیز در معرض خطر قرار داده است.

در سال‌های اخیر، طرح‌هایی مانند تفکیک از مبدأ در بیش از ۱۱۰۰ روستا و ۲۴ شهر استان آغاز شده‌اند. اما این اقدامات در بستر یک بحران ساختاری و چندلایه صورت می‌گیرند: نبود زیرساخت‌های فناورانه، ضعف آموزش عمومی، پراکندگی گردشگرپذیری و فقدان سیاست‌های توانمندسازی جوامع محلی.

پروژه‌های کمپوست در نور و تنکابن بدون ارزیابی زیست‌محیطی اجرا شدند و محصول نهایی آن‌ها فاقد کیفیت لازم برای رقابت با خاک غنی منطقه است. نیروگاه زباله‌سوز نوشهر نیز به دلیل انتخاب فناوری نامناسب و نبود مطالعات دقیق، با مشکلات جدی روبه‌رو شده است.

علی پسران طاهباز، کارشناس محیط زیست و پژوهشگر حوزه پسماند،  با اشاره به چالش‌های جدی مدیریت زباله در مازندران گفت: مازندران با وسعت ۲۳ هزار و ۷۵۶ کیلومتر مربع و جمعیتی رو به رشد، سال‌هاست گرفتار معضل دفنگاه‌های غیر بهداشتی است، در کتاب‌ها و رفرنس‌ها تأکید شده که دفنگاه‌ها باید بهداشتی باشند، زهکش داشته باشند و بستر آن‌ها ایزوله باشد تا آلودگی منتقل نشود، اما در واقعیت دفنگاه‌های موجود نه مهندسی‌اند و نه بهداشتی، ما عملاً مکانی برای تلمبار زباله داریم که ارتفاع و وسعت آن هر روز بیشتر می‌شود.

وی با اشاره به سرانه تولید پسماند افزود: در ایران به طور متوسط سرانه تولید زباله برای هر فرد ۸۰۰ گرم در روز در نظر گرفته می‌شود، اما این مقدار در مازندران بیش از ۱۲۰۰ گرم است، در ایام تعطیل و با ورود جمعیت شناور، این رقم بر اساس مطالعات رسمی به ۲۴۰۰ گرم می‌رسد، این آمار نشان می‌دهد که مازندران بدون برنامه‌ریزی علمی و به‌روز، در حال غرق شدن در زباله است.

پسران طاهباز تصریح کرد: متأسفانه روش‌های اجراشده نیز عمدتاً ناکارآمد بوده است، در نور و تنکابن روش کمپوست اجرا شد اما بدون مطالعات ارزیابی اثرات زیست‌محیطی و بدون پایش مستمر.

وی خاطرنشان کرد: همین موضوع باعث ایجاد بحران‌هایی چون تولید شیرابه، افزایش حشرات و جانوران موذی، بوی تعفن و محصول نهایی بی‌کیفیت شده است، محصول کمپوست در شمال ایران توان رقابت با خاک غنی منطقه را ندارد و تنها در صورتی می‌تواند کارکرد داشته باشد که برای استان‌های فقیر از نظر خاک بسته‌بندی و صادر شود.

وی ادامه داد: در نوشهر نیز نیروگاه زباله‌سوز راه‌اندازی شد اما به دلیل نبود مطالعات دقیق و انتخاب فناوری نامناسب، این طرح هم با مشکلات جدی روبه‌رو است، حجم بالای زباله‌تر، طول عمر تجهیزات را به شدت کاهش داده و تا دو سال آینده قرارداد این نیروگاه با مالکان آن تمام می‌شود و یک کارخانه مستهلک به استان تحویل داده خواهد شد، این یعنی ما همچنان بدون راهکار اصولی و پایدار باقی مانده‌ایم.

این پژوهشگر حوزه پسماند با بیان اینکه مدیریت فعلی صرفاً بر اساس شعار است و نه بر اساس برنامه علمی، گفت: طرح‌های جامع مدیریت پسماند در مازندران مربوط به دهه ۸۰ است و امروز با رشد صد درصدی جمعیت و تولید زباله، تنها ۲۰ تا ۳۰ درصد به‌روزرسانی شده است، این یعنی ما دست‌کم ۸۰ درصد عقب‌ماندگی داریم و با ادامه روند فعلی، طی پنج سال آینده با یک بحران تمام‌عیار روبه‌رو خواهیم شد.

وی با تأکید بر ضرورت اصلاح الگوی مصرف و بسته‌بندی افزود: یکی از ریشه‌های اصلی بحران پسماند در ایران و به‌ویژه مازندران، ضعف صنایع بسته‌بندی است، تولید انبوه کالاهای یکبارمصرف با لایه‌های پلاستیکی غیرقابل بازیافت، حجم برگشتی زباله را افزایش داده است، بنابراین بدون الزام صنایع به مشارکت در مدیریت پسماند و بازگرداندن بخشی از هزینه‌ها، هیچ راه‌حلی پایدار نخواهد بود،.

پسران طاهباز خاطرنشان کرد: در کنار ضعف مدیریت، مسائل اجتماعی نیز به شدت نگران‌کننده است، زباله‌گردی به یک معضل اجتماعی بدل شده و چهره شهرها با سطل‌های پر از زباله، شیرابه‌های آلوده، بوی تعفن و جانوران موذی خدشه‌دار شده است، این وضعیت نه تنها نظم شهری را برهم زده بلکه سلامت عمومی و سرمایه اجتماعی را نیز تهدید می‌کند.

رکن اصلی مدیریت پسماند تفکیک از مبدأ است، به گونه‌ای که زباله تر و خشک جداگانه جمع‌آوری شود

وی در پایان راهکار برون‌رفت از این بحران را چنین برشمرد: رکن اصلی مدیریت پسماند تفکیک از مبدأ است، به گونه‌ای که زباله تر و خشک جداگانه جمع‌آوری شود، تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان باید ملزم به مشارکت مالی و فرهنگی شوند و در کنار آن، فناوری مناسب و روزآمد به‌کار گرفته شود.

این پژوهشگر تأکید کرد: تنها با همت ملی، پرهیز از شعارزدگی و کنار گذاشتن اعمال نفوذ صاحبان قدرت می‌توان امید داشت که مدیریت پسماند در مازندران و استان‌های شمالی از وضعیت اضطراری کنونی نجات پیدا کند.

او ادامه داد: وضعیت استان مازندران در سال ۱۴۰۴، با توجه به نوع مدیریت‌هایی که در سال‌های اخیر اعمال شده و سوءمدیریت‌هایی که در بخش پسماند رخ داده، بسیار نگران‌کننده است، این سوءمدیریت‌ها موجب شد تا بحران پسماند نه تنها در استان‌های شمالی، بلکه در کشور به یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های زیست‌محیطی و اجتماعی تبدیل شود،

بحران چندلایه؛ از شیرابه تا مهاجرت

علیرضا فلاحتکار، پژوهشگر حوزه پسماند، با اشاره به تولید روزانه ۶۵۸ هزار لیتر شیرابه در استان، هشدار می‌دهد که یک گرم از این ماده می‌تواند تا ۶۰۰۰ لیتر آب را آلوده کند. وی همچنین افزایش بی‌رویه جمعیت، ساخت‌وسازهای گسترده و مهاجرت‌های بی‌حساب را از عوامل تشدید بحران می‌داند و آینده مازندران را در صورت ادامه این روند، چیزی جز “تبدیل شدن به یک کویر” نمی‌بیند.

فلاحتکار و محمدرضا حسنی، فعال حوزه پسماند، بر این نکته تأکید دارند که مدیریت پسماند بدون توسعه فرهنگی و اجتماعی ممکن نیست. تفکیک از مبدأ، تولید کمپوست خانگی، آموزش در مدارس و الزام صنایع به مشارکت، از جمله راهکارهایی هستند که باید در اولویت قرار گیرند. حسنی می‌گوید: «پیشگیری در مدیریت زباله بسیار کم‌هزینه‌تر از درمان است.»

مازندران در آستانه یک بحران تمام‌عیار زیست‌محیطی قرار دارد. تکرار راهکارهای ناکارآمد، سوءمدیریت، و بی‌اعتمادی عمومی، این استان را به نقطه‌ای رسانده که نه‌تنها طبیعت بلکه سلامت و آینده اجتماعی آن در معرض تهدید است. اگر امروز اقدام نکنیم، فردا بسیار دیر خواهد بود.

 

 

  • نویسنده : سمانه اسلامی